خامنه ای با انتصاب فردی که که جز شعارهایی تو خالی (نابودی صیهونیسم ، امپریالیزم، و....) هیچ در چنته ندارد ، می خواهد بر همه چیز و همه کس توتال، مسلط گردد. برای او رفسنجانی بی بصیرت ، خاتمی فتنه گر وحتا احمدینژاد نیز فردی انحرافی شده بود . خامنه ای با آوردن جلیلی و حذف تمام نیروها و افرادی که از او مطلقا فرمانبرداری نمی کردند، در نظر دارد باند سپاهیان تهی مغز و شکم گنده اطراف خود را که مجتبی خامنه ای رهبری آنها را در دست دارد ، بر تمام عرصه ها بگمارد
بعد از حذف آقای رفسنجانی و طرد و به پایان رسیدن گفتمان اصلاحطبی در جمهوری اسلامی آقای خامنه ای و نیروهای امنیتی نظامی حاکم بر سرنوشت 70 ملیون ایرانی ، که با عدم لیاقت خود ، اقتصاد را به ورشکستگی کشانده و کشور را به ورطه نابودی رسانده اند ، تصمیم قاطع دارند که پایان خود را ، با نابودی ملتی اسیرکرده ، در هم آمیزند
این نوع گماشتگان فرمانبردار ، فقط در یک سیستم نظامی کاربرد دارند ، این سیستم نه هدفش مقابله با بیکاری ، اعتیاد جوانان ، تورم لجام کسیخته است و نه می خواهد اقتصاد از هم فروپاشیده ، کشاورزی خورده شده به وسیله چین را سر و سامانی دهد ، که در غیر این صورت می بایست افرادی را به کار می گمارد تا با غرب به تعامل نشینند و در جهت برداشتن تحریمها قدمی بردارند .به عبارت دیگر نمی بایست خاتمی را ممنوع الورود و رفسنجانی را هم حذف می کردند
همه به خوبی می دانیم که با در اختیار گرفتن سه قوه مجریه ، مقننه و قضاییه به وسیله باندهای امنیتی نظامی سر سپرده به شخص خامنه ای ، تصمیم گرفته شده است تا با غرب به هیچ سازشی نرسند و پایان این راه ، جنگی نابرابر و خانمانسوز بر علیه کشورمان خواهد بود
خامنه ای در راس سیستم رهبری کننده جمهوری اسلامی ، اگر هم بخواهد نمی تواند با کوه مشگلات فرارو مقابله کند . آنها یا باید کاملا مرعوب و دست به دامن تکنیک ، تخصص و امکانات غرب شوند که این وابستگی سیاسی و فردی را هم به همراه دارد و یا همین مسیر را تا به آخر ادامه خواهند داد ، دیکتاتورها متاسفانه گزینه دوم را اغلب بر می گزینند به خصوص وقتی تشیع هم در سیاست وارد شده باشد انتخابش سهلتر و آرامبخشتر خواهد شد
خامنه ای می خواهد حسینوار از جهان برود ، چند سالی هم باقی نمانده است و بیماری سرطان هم اورا زودتر از پای در خواهد آورد. او فکر می کند که جهان اسلام از او پیغمبری خواهد ساخت (همین فکر را صدام و قذافی هم داشتند) غرور کاذب خامنه ای این اجازه را به او نمی دهد تا به مانند سلطان حسین صفوی برای همیشه مورد لعن و نفرین مردم قرار گیرد (که خواهد گرفت ) او می خواهد در آخرین روزهای عمرش ملتی را هم با خود به گورستانی ببرد که در آنها صدها هزار وطن پرست ایرانی در 33 سال گذشته آرمیده اند(با همین تفکرات جنگ با عراق را سالها ادامه دادند ) برای خامنه ای وسران درد سپاه دیگر نه کشور و میهن معنا دارد و نه ملت و حتا امت ، اینها نه مسئولیت می شناسد و نه به حقوق دیگران اهمیت می دهند.درک من از شرایط بعد از حذف کامل اصلاحطلبان این است که ما با یک فرایند بسیار وحشتناک روبرو خواهیم شد کشور ما بسیار بلایا در انتظار دارد . هر ایرانی وطنپرستی امروز باید بیاندیشد که چه باید بکند آیا دست رو دست گزارد و منتظر وقایع شد یا نه باید فکری به حال این کشور بی صاحب کرد که عده ای یاغی آنرا به عنیمت گرفته اند
شورای ملی ایران سنگ بنای اتحادی گسترده را گزارده است اصلاحطلبانی که دیگر به آینده این حکومت نه ایمان دارند و نه امید، باید امروز در فکر باشند و پاسخگو ! آنها باید به مردم بگویند که بعد از این همه سال سرگردانی سیاسی ، حال وظیفه طیف هواراد آنها چیست . آقای خاتمی و رفسنجانی باید امروز به تاجزاده های زندانی و مادرسهراب اعرابی که به گفته ها و شعارهای آنها امید بسته بودند پاسخ بدهند . این گفته که حالا شما بروید دنبال کارتان و از من دیگر کاری ساخته نیست فقط یک بی پرنسیبی مطلق است . برای روزهای طوفانی آینده باید راه کار ارائه کرد و من هیچ راه حل مستقل و ملی را سراغ ندارم جزء اینکه بدون وابستگی به قدرتهای جهانی ، ما ایرانیان سکولار و دموکرات امروز متحد و منسجم شویم
مهم نیست که لزومن همه باشند، چرا که در هیچ تشکلی هیجوقت همه نبودند و نباید هم باشند ولی مهم آن است که حتا یک وطنپرست و مبارز راه رهایی ایران بیرون نماند و دلسرد نشود اتفاقا یکی از دلایل تشکیل هر چه زودتر شورای ملی ایران، پیش بینی همین وقایع و حوادث بود امروز ملت ایران گردانهایی مجهز و آماده برای پیشبرد امر رهایی ایران در اختیار دارد باید این ابزار را به بهترین وجهی آراست و تقویت کرد
این را هم باید خاطر نشان کرد که در شرایط پراکندگی نیروها ممکن است وطنپرستان و آزادیخواهان ایرانی تعدادشان 50 ملیون نباشد. در آغاز همیشه تعداد اندکی شروع می کنند ولی در پایان این راه ملیونها همراه خواهند شد
این عدم فعال بودن اکثریت جامعه، مخصوص ایران نیست در تمام کشورها درصد کوچکی فعال سیاسی هستند
در شرایط گسستهای مزمن و خلاء قدرت سیاسی یک گروه کوچک ولی منسجم و دراری برنامه می تواند آن خلاء را پر کند
فراموش نکنیم که ما در آینده نزدیک سیستمی به نام جمهوری اسلامی نخواهیم داشت این را هم به یاد داشته باشیم که در شرایط بحران و از هم گسستگی کشور ، آن نیرویی برما حاکم می گردد که می تواند. یعنی نیرو و قدرت بسیج یا سازماندهی دارد، آیا تجزیه طلبان و دشمنان خارجی ایران دارای چنین موقعیتی خواهند شد پاسخ "آریست" اگر که وطنپرستان ، امروز دست رو دست گزارده و در فکر منافع حقیر سیاسی و کوتاه مدت خود باشند و یا کیش شخصیت و سکتاریسم سازمانی ، آنها را چنان در خود فرو برده باشد که از ایران بگذرند ، ولی از منافع، افکار و عقاید پلیدشان نه
مهم نیست که در شرایط عدم امنیت و گسسستگی ملی کدام نیروی سیاسی می تواند شیرازه کشور ازهم پاشیده را سرهم آورد مهم ولی آنست که کدامین نیرو می تواند این مهم را انجام دهد بدون گردانهای دفاع از تمامیت ارزی و دموکراسی ، بازنده قطعن ملت ایران بدون پشتوانه سیاسی و انسجام ملی خواهد بود
وطنپرستان دموکرات ایرانی از مشروطه خواه و جمهوری خواه گرفته تا تمام اصلاحطلبان بریده از چهارچوب جمهوری اسلامی (به زودی اصلاحطلب حکومتی نخواهیم داشت) ، از سازمانها و افراد چپ گرفته تا نیروهای ملی و سکولار با هر عقیده ، مسلک ، سازمان و تفکری ، باید بتوانیم امروز با انسجام در شورای ملی ایران خود را برای نجات کشتی متلاطم وطن در دریای خروشان از هم گسستگی وبی اعتمادی ، آماده سازیم و برای رساندن این کشتی به ساحل نجات ، متحد شویم ، آه و افسوس فردا ، بی فایده است امروز باید اقدام کرد. ما می توانیم و محکوم به آنیم
دست به دست هم دهیم به مهر
میهن خویش کنیم آزاد
فرید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر