۱۳۹۲ آبان ۱۶, پنجشنبه

شورای ملی ایران به اهداف ملی مردمیش خواهد رسید.


بدون انسجام و سازماندهی ، شکست اپوزسیون سکولار دموکرات حتمیست(شکست جنبش سال 88) ه

ماها را از هم جدا می کنند تا بتوانند ده ده تا اعدام کنند 

وفتی از اینها می خواهیم که آقا دارند می کشند و روزی جندین نفر را به جوخه های دار می سپرند حالا که با هر گفتمان انسجام دهنده و متحد کننده ای مخالفت کردی و بیرون رفتی و تنها ماندی راه حل شما چیست ؟
می گویند راه حلی نداریم ولی شورای ملی چرا در پاریس ثبت شده و نه در فرانکفورت 

به اینها می گوییم آقای محترم که 6 ماه تمام هر روز بر علیه شورای ملی سمپاشی کردی و برای فروش برنامه کامپوتریت هزاران ایراد بی جهت می گرفتی حالا کجایی چرا خفه شدی ؟ دارند اعدام می کنند چگونه می توانیم از این اعدامها جلوگیری کنیم ؟ می گویند ما دو نفر به تنهایی که نمی توانیم کاری کنیم 
و آن دیگری علیه شورا شد چون شورا ملی ایران ، برای اقوام ایرانی به عنوان شهروندانی با حقوق مساوی حقی قائل شده است و آین آقایان و حزب مربوطه شان با دنیا قهر کردند و رفتند برای خود در پالتالک اطاقی 24 ساعته باز کردند تا از نوع پینه زدن به کفش ورنی و درازی شاخ بز اسپانیایی بحث کنند

از آن تعدادی که هفته ای یک ساعت در تلویزیون برنامه اجاره می کردند می گذریم که می نالیدند و می پرسیدند که چرا آن دو نفر باید با شاهزاده باشند وقتی ما زودتر ازهمه چمدانمان را بستیم و با یکی دو ملیون دلاراز تهران به لس آنجلس آمدیم والان 35 ساله روزی 10 بار می گیم جاوید شاه

طرف آمده بود و در حد گریه کردن خشمگین شده بود و فریاد می زد که به من در جلسات شورا فقط 10 دقیقه وقت برای صحبت دادند ، و ناراحت از اینکه که چرا به او هم به مانند دیگران 10 دقیقه وقت دادند
  فقط به این ذلیل مدتها شورا را تخطئه کرد و می گفت اون دو نفرشاهزاده را احاطه کردند پس ما نمی تونیم اتحاد کنیم  ، ازش می پرسیم ، اقای مبارز یعنی 10 دقیقه وقت برای شما به اندازه یک کشور اهمییت دارد ؟ پاسخی نمی شنویم فقط مشکلش این بود که شاهزاده باید برای او استثتا قائل شود و او را در مقام شامخ شورا منتصب کند و برایش هم مهم نبود که ایشون چند دهه از حقوق مساوی شهروندی داد سخن سر داده است
آری وقتی منافع شخصی و سیاسی در میان می آید ناگهان تمام آن سخنرانیهای قرا در ئصف حقوق مساوی  و مبارزات چند ده اش  فراموش می شود ، آنهم  چون حقوق ویژه برایش در نظر گرفته نشد 

همین آقایان این روزها یا از روسیه و سوریه دفاع می کنند و یا برای روحانی سینه به تنور می چسباند و بسیار ناراحت می شوند وقتی صحبت از انحلال رژیم به میان می آید 

آن دیگری که روزی برای خمینی نامه فدایت شوم می نوشت و هر هفته به ولگردی سیاسی می رفت چه فیلمها که بازی نکرد تا شاید بتواند شورا را در نطفه خفه کند ، ایشان امروز کجاست امروز که رژیم 10 تا 10 تا انسانها را می کشد ، این قشر سیاسیون که خیلی هم خود را طرفدار ایران و ایرانی جا می زنند و تا زمانی که از آنها نخواهیم بیایند کاری عملی راه بندازیم و ایجاد قدرت سازماندهی و تولید نیرو بکنیم دکانهای 34 ساله خود را هر روز باز بسته می کنند ، اینها که در مقابل هر نوع انسجام و اتحادی ایستادند ، کجایند و چه می کنند 

تمام اینها در ظاهر و در آن آغاز کار ظف خود را طرفدار شورا و اتحاد ملی هم جا می زدند طوری که گویا مشکلشان واقعا پیشرفت کار شورا بود و اینگونه وانمود می کردند که نگرانی اینها این است که مبادا اتحاد ملی آسیب ببیند

ما امروز و بعد از آن یقه درانیهای سبکسرانه می بینیم که تمام آن منزه طلبیها ، یاوه گویی بیش نبود ، چرا که اگر فردی واقعا برای رهایی ایران دیگران را به نقد می کشد ، و تمام نیرویش را صرف انسجام ملی می کند ، نباید آرام و قرار داشته باشد چنین فردی باید برای پیشبرد راهکار مورد قبولش مبارزه را ادامه دهد ولی می بینیم که عده ای دنبال همان کلسبی خود رفتند و برخی هم به زیر عبای آخوند خزیدند
سوال من از همه اینها این است که پس چه شد پس کجا رفتید ؟ 
ولی دیدیم که وقتی ماموریتشان در کارشکنی و سنگ اندازی به شورای ملی به اتمام رسید ، آرام گرفتند و مشغول زندگی در خارج شدند و دیگر نه مصاحبه ای می کنند و نه در فکر گفته ها و قولهایی که آنروزها به همه می دادند
.......................................................................


امروزاصلیترین اولویت ،کار سیستماتیک و ساختار سازیست 
امروز همگان می دانند که اوضاع حکومت اسلامی آنقدر آشفته شده است که سران رژیم خود نیز به افشاگری اقتصاد ورشکسته و سایر معضلات پی پردازد رژیم با وجود اینترنت دیگر از اقشا گریهای ما هراسی به دل راه نمی دهد این حکومت رسوای جهان شده است چرا که همه آگاه شده اند که جمهوری اسلامی چیست ، شما هزاران مطلب بنویس کاری به شما ندارد ، رژیم فقط زمانی احساس خطر جدی می کند که متوجه متحد شدن ایرانیان شود 

بزرگترین ضربه به استبداد حکومتی ، ایجاد انسجام و تشکیل شوراییست که بتواند ایرانیان را در آن گرد هم آورد 
بی جهت نیست که یزرگترین کارشکنیها و هزینه ها را در رابطه با تضعیف شورای ملی ایران انجام دادند ولی شکست مفتضخانه ای خوردند ، شورای ملی بسیاری از ماموران قدر وزارت اطلاعات را سوزاند ، افرادی که در آب نمک خوابانده شده بودند را دیگر در جایی به حساب نخواهند آورد

چه کسی نمی داند که فقط اتحاد تمام ایرانیان با هر اندیشه و تفکری می تواند آن تمرکر قوایی را به وجود آورد که در مواقع این چنینی یک صدا فریاد مظلومیت ایرانی زیر ضرب را به جهانیان برساند و به وجدان و خرد جمعی جهان نهیب زند که در کشورمان روزی چندین انسان را حلق آویز می کنند و شما اجازه ندارید با این قاتلان دور یک میز بنشینید

کارشکنی این افراد (در تمام نحله های سیاسی وجود دارند ) که در 34 سال گذشته بارها مانع متحد شدن و قدرت یابی اپوزسیون شده اند باعث ادامه این پراکندگیها شده است و چون رژیم در مقابل خود نیرویی پرقدرت و سازماندهی شده را نمی بیند به راحتی آدم می کشد ملیاردی می دزد و...افرادی را نیز به نام محالف اصلاحطلب این وسط انداخته است تا برای خامنه ای و حکومتش پادوئی کنند و روی فساد و جنایات حکومت در خارج ماله کشند
.......................................................................

چرا انسجام اولین کار برای فعالیت سیاسیت
چه کسی نمی داند که عصاره تمام مبارزات و افشاگریها و فعالیتهای هر فعال سیاسی یاید در مجرایی ریخته شود تابه دریای خروشان ملی بپیوندد و بتواند قدرتی فراگیر بسازد و آنرا جهت دهد جهتی که اگر در سال 88 وجود می داشت ما امروز شاهد این همه کشتار در این روزها نبودیم

آیا غیر از سازماندهی نیروها راه حل دیگری وجود دارد ؟ آیا باید منتظر حمله این یا آن کشور قدرتمند شد ؟ یا نه باید اسلحه به دست گرفت و مبارزه مسلحانه کرد ؟
جالب اینجاست که غالب اینها به درستی ، هم مخالف حمله خارجی هستند ، هم اهل مسلح شدن نیستند و در ظمن با انسجام و اتحاد ملی که تنها راه باقی مانده برای رهایی ایران است هم مخالفند ، هر عملی انجام گیرد اینها مخالفند ، در نهایت یک راه باقی می ماند آنهم وضعیت موجود ، یعنی ادامه حکومت اعدام و سنگسار آخوندها ، روشهاشان همیشه همین است که این روزها شاهد آن هستیم ، ابتدا در درون ارگانهای تازه تاسیس شده شروع به بحثهای فرسایشی می کنند و سعی در خسته کردن نیروهای موثر واز کار انداختن موتور حرکت دهنده آن دارند ، اگر توانستند در این مرحله عده ای را نا امید کنند که همین روش را ادامه می دهند ، در غیر این صورت شروع به تهمت زدن و سنگ اندازی می کنند و آنقدر کارشکنی، تهمت و سنگ اندازی می کنند که در پایان 6 ماه و حداکثر یک سال از آن جنب و جوش اولیه چیزی باقی نمی ماند و نیرو را به شکست می کشانند و بعد راهی خانه های خود می شوند تا برنامه بعدی

در رابطه با شورای ملی و به خاطر وجود شخصیتی جهانی مثل شاهزاده به عنوان سخنگوی شورا ، مخربین نتوانستند به اهداف خود برسند ، اینها به هر نوع تشبثی دست می زنند تا شورای ملی را هم به سرنوشت همایشهای لندن،برلین،پاریس ، رفراندم و.... دچار سازند از تهمت و افتراها گرفته تا انواع و اقسام تخریبها 

همه می دانیم که از زمان مطرح شدن گفتمان شورای ملی تا کنون علاوه بر دشمنیها و صرف هزینه های بالای جمهوری اسلامی برای زدن شورا ، 4 موازی سازی در همین ذو سال گذشته و از زمان پیدایش کمیته موقت به وجود آوردند تا شاید بتوانند خللی در عزم سازمان دهندگان شورا ایحاد کنند از دموکراسی سازیهای آهی گرفته تا سبزهای نوریعلایی و وعده های توخالی شورای در حال ساخت پاشایی و حزب مشروطه 
آیا کسی خبری از شورای وعده داده شده آقای پاشایی و دیگران دارد؟ من که دیگر به جز سایتی از آنها خبری ندارم همه ناپدید شدند و از هیچ یک از آنها هیچ آثاری باقی نمانده است
.......................................................................

آخرین موازی سازی عده ای به ریاست فردی تازه از ایران رسیده به نام فخر آور
تمام این افراد که مدعی شورا درست کردن هستند و گویا از امکانات مالی خوبی هم بر خوردارند کاریکاتوری بیش نیستند چون به جز فخرآور که شهره عام و خاص شده است آن جند نفر دیگر حتی دارای نام هم نیستند ، شورای ملی تمام این کارشکنیهای رژیم ساخته یا جاه طلبانه را از سر گذارند اینها نیز به مانند آن موازیسازان یک یا دو ماه خود را به در و دیورا خواهند زد تا اوامر اربابانشان را برآورده کنند و یا اینکه برجاه طلبیهای خود مرهمی گذارند و به مانند فروتن ، آهی و نوریعلا به فراموشی سپرده شوند 

همینها روزی با نام اعضای جدا شده نامه ای را امضا می کنند ، روز دیگر 6 نفر با آیدی های گوناگون و با نام منتخبین مجمع موسس متنی را منتشر می کنند ، روزدگر بر خود نام فراکسیون می گذارند (انگار در مجلس آلمان انتخاب شدند و اینها فراکسیون هستند ) جالب اینجاست که محور اتحادشان هم مختل کردن کار شورا و در مقابل شاهزاده ایستادن است ، آقای رضا پهلوی در مقابل همین چند فردی که کسی نمی شناسدشان توضیح دادند که برای هر پدیده ای مجمع موسس را فرا نمی خوانند باید منتظر شد تا در پایان دوره یک ساله به تمام مسائل رسیدگی شود ولی هدف اینها آگاهانه در مقابل منش دموکراتیک آقای رضا پهلوی ایستادن است ، تو گویی نیرویی اینها را برای کاستن از محبوبیت شاهزاده هدایت می کند و ماههاست که به عناوین گوناگون سعی در افشاگری دارند آخرین دسته گل این آقایان هم نوشتن ای مایلیست که جزء یک سری واژگان گنگ و کلی هیچ دستگیر آدمی نمی شود 

اینان از قانون سخن می گویند ولی کسی به این چند نفر نمایندگی رجوع به امضا کندگان منشور را نداده است کار اینان در اصل فقط نظارتیست و نه اجرایی ولی خوب این روزها وقاحت را با ه دو چشم می نویسند و تمام کارهاشان دشمنی مطلق با قانون و آیین نامه هاست منتهی این چند نفر همه را قانون شکن خطاب می کنند
در تمام نوشته بی محتوا و طولانی اینان شما حتی یک اصل،مصوبه یا بند اساسنامه ای مشاهده نمی کنید تا به مخاطبانش بگوید که کارشان طبق کدام اصل قانون است و آن دیگران بر طبق کدامین اصل اساسنامه کاری غیر قانونی انجام داده اند 
این آقایان عنوان این نامه را هم دفاع از قانون گزارده اند ، قانونی که نمی دانند چیست 
.......................................................................


حمایت صدها عضو اعضای مجلس موسسان از شورای ملی با سخنگویی شاهزاده 
اعضای مجلس موسسان مدتهاست که به عنواین گوناگون از شورای ملی با سخنگویی شاهزاده رضا پهلوی حمایت خود را اعلان کرده اند و از دفتر سیاسی و شورای ملی خواهان اخراج این مخربین وسردسته اینها فخرآور و پیرنیا می باشند
اینان چون متوجه شده اند که اعضای مجلس موسس دست رد بر سینه این چند نفر زده اند ، راه رجوع به امضا کنندگان منشور را در پیش گرفتند ولی به زودی متوجه خواهند شد که همگان در مقابل شورای ملی با سخنگویی شاهزاده به آنها خواهند خندید البته فکر می کنند که شاید از طریق شورای ملی و شاهزاده نامی درآورند ولی باید بدانند که بدنامی آوازه نیست خفت و خواریست

اینان بی خود بیش از این آبروی خود را نبرند ، جاه طلبی فردی که اسمش را جدا از دیگران آن بالا زده است و چند ملیونی که از ایران آورده شده و زمینهایی که غصب شده بود و این اواخر واگذار شده است تعدادی را وادار کرده تا از امضای آن تعداد فریب خورده سوءاستفاده کنند

اینان فکر می کنند با افرادی مثل فخرآور و پیرنیا که پرونده هاشون رو شده است آیا در بین کدامین نیروها اقبالی خواهند داشت آیا جزسایتهای جمهوری اسلامی که یکی دو روز با این اسامی که هیچ کس نمی شناسد و از این طریق سوژه ای جدید پیدا خواهند کرد و به مانند 34 سال گذشته چند روزی هم با نامهای بی نام شما به پهلوی ستیزی خود ادامه می دهند چه چیزی نصیب شما فریب خوردگان می شود ؟ 
کمی فکر کنید و در کنار جمهوری اسلامی و پهلویستیزان صدا و سیمای و کیهان شریعتمداری قرار نگیرید البته اگر هنوز قرار نگرفته اید 
.......................................................................


عده ای که خود را رادیکالتر از رضا پهلوی می دانند 
بسیاری از این طلبکاران پر مدعای سیاسی به شورا وشاهزاده ایراد می گرفتند که چرا مبارزات مدنی می کنید و بارها برای به بی راهه بردن ساده لوحانی ، عنوان می کردند که "ما باید با خشونت این حکومت را به زیر کشیم " و وقتی در مقابل از اینها راه کارشان را می خواستیم سریع متوجه می شدیم که این آقایان خود از خونه های گرمشان در کانادا ، آلمان یا آمریکا و... نمی خواهند تکانی بخورند و از جوانان بی پناه داخل ایران طلب مبارزه مسلحانه دارند ومی خواهند که برای اینها بروند بچه حزب الله ی بکشند و دلیل مخالفتشان با شاهزاده این است که چرا با آنها همراه نمی شود 

شایان ذکر است که آن مدعیان فراکسیون ساز که در تمام 34 سال خانه نشینی خود عرضه ساختن حتی یک کانون ایرانیان 5 نفره نداشتند و به محض اینکه شورایی برایشان فراهم شد ، آنهم به همت بسیاری که ماهها خون جگر خوردند تا آقایان پلاتفرمی برای مبارزات جدی بیابند ،اینان ولی به محض اینکه جایگاهی و نامکی پیدا کردند ، خود را گم کرده و سریع به فکر رهبر شدن افتادند و عده ای هم با جاه طلبی بیمار گونه خواستند از طریق نام شورا کاسبی رسانه ای راه اندازند و خواستند این کانونهای نازه بنیاد شده را به نفع خود مصادره انقلابی کنند البته با تحریک ماموران رژیم 

جای شکر باقیست که شورای ملی هوشیارانه تا کنون توانسته است اهداف خائنانه بسیاری از اینها را برملا کند و در مقابلشان بایستد شورا به درستی در مقابل تمام این خلافکاران سیاسی ایستاده و می ایستد ، آنگاه است که این ها از شاهزاده و شورا هیولایی می سازند و به خورد دیگران می دهند ، شاید برای مدتی کوتاه موفق شوند ولی با مرور زمان همگان متوجه می شوند که با چه شیادان سیاسی مواجه بوده اند

من از تمام این "نخبگان" طلبکار می پرسم حال که شما دوباره تنها شدید و در همان هاله 34 ساله گذشته خود فرو رفتید چه کاری از شما بر میاید و شما چگونه می خواهید آن زیاده طلبیهای خود را عملی کنید ، تعدادی از این سلطنت طلبان که معرف حضور بسیاری هم هستند و قصدم اینجا این نیست که نام برم ولی اگر اصراری بود دریغ نخواهم کرد ، همین روزها حاظرند زیر پرچم فردی که توده ایست و حتی امروز در مقابل همه از روسیه،حکومت اسلامی (روحانی) و جلاد سوریه بشار اسد دفاع می کند بخیزند ولی وفتی اسمی از شاهزاده و شورا به میان می آید همینها با سنین بالای 60 -70سال شروع به دشمنی و حتاکی می کنند

مطمئن باشیم که شورای ملی ایران با سخنگویی داهیانه و رهبری کننده شاهزاده رضا پهلوی جایگاه واقعی خود را نشان داده وبه زودی بیشتر نشان خواهد داد
برای اولین بار در تاریخ سیاسی ایران شورایی نشکیل شد که همه می توانستند در آن انتخاب شوند و انتخاب کنند ،جنین جراتی را هیچ نیروی سیاسی در تاریخ ایران نداشته و ندارد


رژیم سکوت تخواهد کرد
چنین مکانیزم دموکراتی در سالهایی که رژیم برای نفوذ و به شکست کشاندن دشمنانش ملیاردی هزینه می کند چاره ای جز همین راهی که شورا تا کنون طی کرده است نبود ، آزادی همین هزینه ها را هم دارد 

باید به این خودشیقتگان پر مدعا و بیعمل چه جمهوریخواه و چه پادشاهی خواه که سالهای سال پادشاه ، پادشاه می کردند و شعارهای دهان پر کن می دادند ، که چرا شاهزاده دست به کاری نمی زند و ما حاظریم برایش جانمان را فدا کنیم حتی فرزاندنمان را برایش قربانی خواهیم کرد ؛ متذکر شد که ، یکایک شما برای بار دوم در مقابل تاریخ شکست خوردید ، چه آنها که برای خمینی در خیابانها شعار جمهوری اسلامی، خلقی سر دادند و چه آن عده از حکومتیان سابق که چمدانهای خود را بستند و به جای دفاع از حکومت پادشاهی مورد قبولشان راهی خارج شدند
تاریخ دو بار به شماها چه در درون سیستم گذشته و چه بیرون و بر علیه آن سیستم،رجوغ کرد ولی شما در این آزمون دوم هم شکست خوردید ، حال با نا آکاهانه یا آگاهانه و برای مقاصد شخصی 
تاریخ بر شما نخواهد بخشید ملتی 34 سال است که تاوان اشتباهات شما را می پردازد

تاریخ معاصر ایران روزی بر تارک خود خواهد نوشت ، ناپاکی و نان به نرخ روزخوری تعدادی ورشکسته سیاسی را که به جیب خود و ایدولوژی خود بیشتر ازمیهن و ملتی اسیر و گرفتار بها دادند 
اگر تمام ایرانیان با هر اندیشه ای می توانستند امروز با یک زبان سخن بگویند و اتحادی ملی را نه به فرداها که در دیروزها شکل می دادند ما امروز شاهد دهها اعدامی دیگر نمی بودیم 

هم میهنان 
دستها را بالا بزنیم و به جای ارضای شهوتهای سیاسی خود ، به کمک یکدیگر بشتابیم و در تشکیل کمیسیونهای شورای ملی ایران پیشقدم شویم تا بسازیم آن سنگر عظیمی که فردا جایگاهی برای تمام خانواده های سیاسی و غیر سیاسی ایرانیان خواهد شد دیر بجنبیم باید در آن دوردستها جایی را بیابیم

فردا به زودی فراخواهد رسید ، امروز باید آن خانه را ساخت ، وقتی خانه ساخته شد به قول آقای رضا پهلوی رنگ کاعذ دیواریش را بعدا تعیین می کنیم

پاینده و جاوید مرز پرگهر

برقرار باد شورای ملی ایران

فرید
07.11.2013