در این کشور بلازده ما انسان نماهایی وجود دارند که یک پایشان در درون بیت قاتل خونریزی به نام خامنه ایست و پای دیگرشان در زندان یا در رهبری این و آن سازمان که به دروغ بر خود نام اپوزسیون گزارده اند،
اصلاحطلبان می خواهند در این کشور تمام واژه ها را بی ارزش کنند و از محتوا تهی سازند ، یکی از آنها افتخار نام زندانی سیاسی هست هدف این جریان فرصت طلب و پوپولیسم در وحله اول حفظ قدرت حاکمه است و در مرحله دوم ، نشستن بر صقره خون این ملت
من تا کنون (پیام برای شرکت در انتصابات حکومتی و نامه به اوباما ) برای تمام زندانیان سیاسی احترام زیادی قائل بودم ، چه
آن زندانی که اصلاحطلب بود و جه آن دیگری که خواهان بر کناری جمهوری اسلامی ، جه زندانی سیاسی عقیدتی و چه آن دیگری که بی دین یا آتئیست بود ، چه کمونیست و آنارشیست بود و چه پادشاهی یا جمهوریخواه . ولی از امروز من هم خط قرمزم را با برخی از این به اصطلاح زندانیان سیاسی خواهم کشید، خط قرمز همانیست که زندانی سیاسی بابتش زندانی شده است ، خط قرمزی که با ظلم و جنایت مخالف است و خواهان نابودی حکومت سنگسار و کهریزک است حکومتی که در این 3 دهه ، دهها هزار اعدامی و شکنجه شده و ملیونها بیکار ، معتاد و فراری از این کشور تحویل داده است ،
برای من تا کنون زندانی سیاسی یعنی نماد استقامت و مبارزه با ظلم و جنایاتی که در حق او و ملتش انجام می گیرد
زندانی سیاسی ولی آن فردی نیست که به حکومت شکنجه گرانش کمک کند تا بیشتر آنها را در زندان شکنجه کند و به آنها در کهریزک و اوین تجاوز کند
زندانی سیاسی وزیر امور خارجه رژیم نیست که از سیاستمداران جهان بخواهد تا به زندانبانانش کمک کند در قدرت بمانند و زندانهای بیشتری بسازند نا بی گناهان بیشتری را به صلابه بکشد ، شاید از این ژاژخواهی به شما نیز تکه نانی برسد ولی شما با این کارتان دارید بر گرده آن گردان واقعی سیاه چالهای خامنه ای شلاقهای بیشتری می زنید
زندانی سیاسی برای رئیس جمهور یک ابرقدرت جهان نامه نمی نویسد تا این یا آن کار را بکند و خواستار همان اهدافی باشد که وزیر خارجه این حکومت به دنبالش است . این روشها همان تواب سازی از نوع اصلاحطلبیش می باشد
کسی نیست به این آقایانی که به دروغ بر خود نام زندانی سیاسی گزارده اند و از مردم می خواهند تا در انتصابات رژیم شرکت کنند و به رئیس جمهور حکومتی که آنها را به دار می کشد و شکنجه می کند ، تبریک ، پبرزوی در انتصابات را بگوید و بعد هم برایشان به روسای کشورها نامه نگاری کند ، باید به این آقایان گفت که آقای محترم ؛ شما از منافع ملی کشورها بی اطلاعید ، خامنه ای می خواهد از طریق شما شیطان بزرگ را به رحم آورد ولی کور خوانده است، منافع ملی آمریکا برای آمریکاییان به همان اندازه مهم است که منافع ملی روسیه برای روسها و یا منافع ملی ویتنام برای ویتنامیها، شما آنقدر سطحی نگرید که فکر می کنید دیپلمانسی جهان بر رحم و مروت بنا شده است و اوباما چون می بیند تعدادی زندانی سیاسی حکومتی برایش نامه نوشته اند سریع کوتاه می آید ،شاید این توهم های همان شیخ حسن کلیدساز است که می گفت ما سیاست برد برد داریم
تحریمها به خاطر آن شعارهایی به راه افتاد که رهبرانتان از خمینی و خامنه ای گرفته ،تا رفسنجانی و احمدینژاد در آن سالهای دور می و در سازمانهای بین المللی سر می دادند و خواهان نابودی تمام جهان بودند ، شعار مرگ مرگشان تمام دنیا را پر کرده بود، و برای مرگ جهان به دنبال ابزار اتمیش هم رفتند و می روند ، آنقدر به همه دروغ گفتند که دیگر هیچ کسی در این جهان ، اعتمادی به یاوه های حکومت ندارد و حال که به آخر خط رسیدند، از شما می خواهند که کمکشان کنید و شما جو زدگان از همه جا بی خبر هم فکر می کنید واقعا خامنه ای شما را آزاد خواهد کرد،زیر جنین نامه هایی را چه با فریب و چه با گرفتن امیدهای واهی ، امضا می گذارید
کسانی که به نام زندانی سیاسی و به جای کوشش برای نجات جان تمام زندانیان سیاسی ، فقط برای منافع حقیر خود به کرنش جلادشان می روند و در فکر نجات حکومت آدمکشی مثل جمهوری اسلامی برمی آیند ، زندانی سیاسی نیستند ، اینها ماموران حکومتی هستند که بر آنها نام زندانی سیاسی گزارده اند تا برای چنین روزهایی به خیال خام خود بتوانند رژیم را از مخمصه نجات دهند
د