۱۳۹۱ مرداد ۲۷, جمعه

زلزله در بیت رهبری: ملیجکان"آقا" ناامید ودست از پا درازتر، از پابوسی شیوخ عرب برگشتند / فرید


حضرت "آقا" ، ملیجک بیت ش را برای پابوسی شیوخ عرب ، راهی عربستان کرد ، تا شاید از آنها دلجویی به عمل آورد و دست از سر مزدور اجاره ایش بشار اسد بردارند و به "رهبر مسلمانان جهان "آقا امام" خامنه ای و بشار اسد رحم کنند چرا که سرنوشت این دو به هم گره خورده است ورفتن یکی برابر است با رفتن دیگری
هدف دومشان از این سفر ضد ملی به عربستان این بود که با کوچک کردن خود و خواهش و تمنا از سلطان عربستان بخواهند تا او ضامنشان شود و ار دنیا بخواهد تا خامنه ای و حکومتش را که در منجلاب خیانت و جنایت فرو رفته است و در سراشیب سرنگونی قرار گرفته است را ، نجات دهند.آیا خامنه ای نمی داند که همان شیخ عربستانی ،دشمن درجه اول اوست .و این او بود که از اسراییل و آمریکا چند بار خواست ، تا سر مار را در تهران به زمین کوبند

خامنه ای ملیجکانش را به پابوسی کسانی فرستاد ، که از سویی ، همین شش ماه پیش در دیار غرب  توطئه  ترور نمایده اش را می داد و می خواست  سفیر عربستان در آمریکا را ترور کند ، و از سویی دیگر اینگونه خاک بر سر کنند و از همین شیخ عرب کمک و استغاثه بطلبد.و تازه چنین تودهنی محکمی هم پاسخ گیرند ،

کجا و در کدام عصر شما چنین موجوداتی را سراغ دارید ؟ آنهم در شرایطی که خانه را زلزله ویران کرده و مرسوم است که روسای جمهور هر کشوری سریع خود را به محل فاجعه می رسانند تا اقلن دلجویی از خانواده های زلزله زدگان کرده باشند. ولی این بیوطنان و ایرانستیزان نه تنها این کار را نکردند که کاروانی را  راهی عربستان کردند ، و خواهش و تمنا ، که سلطان این کشور باید بر گونه احمدی نژاد نیز بوسه مهر زند و اورا هم به مانند سایرین در بغل گیرد و کنارش نشاند

انسان واقعن یاد ملیجکان دربار قاجار می افتد. و یا صالحی این مردک بی هویت و بی ریشه که اصلن معلوم نیست در این دولت و حکومت چه کاره است ؟ نه اختیاری دارد و نه جربزه ای ، طنابی بر گردن دارد و هر کس بخواهد او را اینجا یا آنجا می کشانندش .همین آقای وزیر امور خارجه که امروز بر جای خلعتبریهای کاردان و سیاستمدار نشسته است ، کار را تا آنجا به افتضاء کشاند که خود را در حد واکس زن ،  نعلینهای سلطان عربستان پایین آورد
صالحی گفت :  عربستان خانه اوست و ادامه داد که همینجا او احساس آرامش می کند. آش آنقدر شور بود که نماینده اسدآباد در مجلس آخوندی هم به ایشان ایراد گرفت و پرسید  صالحی چرا وزیر امو خارجه ایران شده است .
 شما در کدام کشور اینهمه بی شرفی و بی پرنسیبی سراغ دارید ؟ من فکر نکنم ، کسی اینهمه  بی چارگی ، بدبختی ، زلالت  و بی شرفی را  در هیچ سیاستمدار جهانی هرگز تجربه کرده باشد؟
کار آینها را در این سفر فقط می شود به شکست خوردگان جنگی تشبیه کرد. زمانی که آلمان در جنگ اول و دوم شکست خورد و ناچار به تغظیم و تکریم پیروزمندان در جنگ شد.

.من فکر نمی کردم اینها چنین ورشکسته شده باشند. خمینی با تمام قسی القلب بودنش ، مقداری شجاعت و پرنسیب (اسلامی آخوندی) داشت . حال جای بحثش اینجا نیست که این خصوصیات شخصی او در جهت نابودی هزاران ایرانی به کار برده شد وباعث جنایت علیه بشریت در ایران گردید.  ولی در مقابل همین شیوخ عرب می گفت اینها وهابیند و دشمن اسلام .او از عربستان همیشه با نام حجاز یاد می کرد ،  خامنه ای ولی  با فرستادن زبونانه ، ملیجکانش به عربستان دقیقن خود را در زیر پای شیوخ عرب انداخت او این زبونی را برای حفظ فدرت شیطانیش به کار برد.غافل از آن که کارش با همین دریوزگی ساخته شد و دنیا فهمید آخوند ایرانی فقط شعار می دهد و شعار ،

 ما ایرانیان اینها را سالهاست شناخته ایم دنیا هم ولی این بار متوجه شد که زبان اینها زور است و وقتی بزنن تو سر این جماعت آنها کوتاه می آیند و همین کار را کردند . خامنه ای از این سفر آن نتیجه را که دنبال می کرد نگرفت که هیچ ، این سفر باعث آبروریزی جمهوری اسلامی در انظار همان کشورهای مسلمان هم شد.و تمام دنیا را حیرت زده کرد و همه متوجه شدند ، که جمهوری اسلامی دیگر به مرحله ای رسیده است که ، دندانها و ناخونهایش  نمی برد در اصل کار اینها این بار به معنای تسلیم بود خامنه ای در عربستان دستها را بالا برد و به ببری بی دندان تبدیل شد. باقی می ماند به همت و رحم و مروت طرف متخاصم ، که تعیین می کند با چنین دشمن زبون و شکست خورده ای چه کند ؟ 

همینها  6 ماه پیش برای جهان و  کشورهای عربی شاخ و شونه می کشیدند و امروز به دریوزگی همانها می شتابند.آنهم به آستانبوسی کسی که  1 ماه پیش 18 مسلمان ایرانی را در زندانهای عربستان قربانی کرد و سر برید انگاری آنها را پای سفر نمایندگان خامنه ای قربانی کردند . در همین عربستانی که وزیر امورخارجه کشور جمهوری اسلامی در آنجا احساس آرامش دارد و ایران خانه او نیست بلکه این عربستان است که او آنرا خانه خود می داند . اینها نه ایرانی هستند و نه حتا یک انسان نرمال با پرنسیبهای معین و مشخص مخصوص به خود

یک ایرانی غرور دارد و تاریخش را خوب به یاد می آورد ،یک ایرانی فراموش نمی کند که همین شیوخ عرب چه پشتیبانی از صدام حسین می کردند تا بیشتر ایرانی بکشد و خسارات هولناکتری در جنگ به ایران وارد سازد حال از تاریخ حملات اعراب مسلمان به کشورمان می گذریم چرا که جای بحثش در این مطلب کوتاه نیست 

من به عنوان یک ایرانی  اینجا بر خلاف حاکمان فاسد حاکم بر ایران ، باید به یاد وخاطره  مردان نیک تاریخ  وطنم که عاشق ایران و ایرانی بودند درود بفرستم. یکی از این مردان پاکدل و ایران پرست محمد رضا شاه پهلوی بود : وقتی یک ایران در کعبه استفراغ کرد و عربستان او را بابت کثیف شدن کعبه ، اعدام کرد ، محمد رضا شاه پهلوی چنان بر آشفت که 4 سال قطع رابطه کرد و تا زمانی که همین شیوخ عربستان شخصن و رسمن معذرت خواهی نکردند ، روابط عادی نشد.
ایرانی دلش به درد می آید که امروز می بیند  کشورش در دست این کوتوله های سیاسی  اسیر شده است
 آنروزها روزهای جلال و جبروت ایران و ایرانی بود،  نه این روزها که این نعلین پوشان دین فروش ، کشور را  برای چند صباحی قدرت و حکومت برای پشیزی به حراج گذارده اند

فرید

.