۱۳۹۲ خرداد ۳, جمعه

و اینچنین زندگی سیاسی رفسنجانی به پایان راه رسید

 آقای رقسنجانی بعد از رد صلاحیتش در نظام اسلامی و برای اولین بار در طول 80 سال سنش ،  اقرار می کند که دوران پادشاهی پهلوی،  ایران دارای چه ارزش و افتخاری بود ه است 
 او در جمع اعضای ستاد انتخاباتیش منجمله چنین گفت
هاشمی رفسنجانی در ادامه به موقعیت کنونی ایران در عرصه بین‌المللی پرداخت که به گفته او نسبت به گذشته دچار زوال شده است.
او اظهار داشت: «افتخاراتی که ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب داشت کتمان‌شدنی نیست و ایران کشوری عزیز بود. من خودم با ماشین همه کشورهای اروپایی را گشتم و رانندگی کردم. از این کشور به آن کشور می‌خواستم بروم، فقط پاسپورت را نشان می‌دادم. حالا به جایی رسیدیم که مردم امروز می‌ترسند زن خودشان را با خود به سفر خارجی ببرند چون بی‌اهانتی [بی احترامی] می‌شود.»
پس از انتقادات نسبتا تند ایشان  ، بسیاری از ماله کشان در خارج از کشور، بدون توجه به جنایات بیشماری که او در تمام طول حکومت جمهوری اسلامی مرتکب شده است،می خواستند از رفسنجانی یک رهبر بسازند و به خود امیدورای می دادند که ، حال که او برای نظامش بی صلاحیت شده است می تواند برای آنها صلاحیتدار گردد حتا به خود امیدواری می دادند که انشالله رهبرشان با حکم حکومتی او را بر صندلی صدارت خواهد نشاند غافل از اینکه اگر انتخابات می خواهید دیگر حکم ولی فیه تان چیست 
آقای بنی صدر پا را از این هم فراتر گزارده و رای عدم صلاحیت اورا ، یک پوئن مثبت برای رفسنجانی قلمداد نمود و به  طریقی او هم خود را در این آخر عمری به عبای ایشان چسباند امروز ولی سخنان رفسنجانی آب سردی بر سرو صورت تمام آنها ریخت و به زبان سیاسی از آنها خواست تا اورا رها کنند 

 به طریق دیگر آقای رفسنجانی با دو سه جمله کوتاه امروز پایان حیات سیاسی خود را اعلان نمود 
رفسنجانی ضایع شدن و بی حیثیت شدنش را در حکومت اسلامی را ، شیرین قلمداد کرد و از همه (اصولگرا و اصلاحطلب ) خواست تا همچنان در حفظ نظام اسلامی کوشش کنند و راه را ادامه دهند و او را به حال خود گذارند 

او در قسمتی از سخنان امروزش چنین می گوید
" نیروهای معتدل اصلاح‌طلب و اصولگرا به حرکت خود ادامه دهند هاشمی رفسنجانی از مردم خواسته است “مشکلات و تلخی‌ها” را تحمل کنند. وی گفته است برای حفظ نظام جمهوری اسلامی، ملت و کشور “تحمل سختی‌ها و بی‌حرمتی‌ها شیرین است.”

و اینگونه مهمترین آخوند حکومتی بعد از خمینی , و معمار مخوفترین حکومت دینی  عصر مدرنیته  در جهان و ایران  ، پایان 
زندگی سیاسیش را مهر زد

او رفت ، ولی از خود خرابه ای به نام جمهوری اسلامی به جای گذاشت که همچنان  روزانه جان انسانهای بی گناه را می گیرد سیستمی که او ، خمینی و خامنه ای پایه گذاری کردند برای جهان و ایران جرء تباهی ، مرگ و نیستی  دیگر هیچ به ارمغان نیاورد . سیستم و ماشینی که از طرفی  ایجاد تنفر بین انسانها را می آفریند و سپس با ابزار رعب و وحشت حاصله از تنفر ایجاد کرده سر می برد ،  چشم در می آورد و یا کهریزک می سازد و در خیابان انسانها را به دار می کشد 

رفسنجانی فردی بود که جتایات بی شماری در طول عمر نکبت بار و طولاتی خود انجام داده است .اگر از عضویت او در گروه تروریستی فداییان اسلام که بگذریم و اگر فقط در دوران حکومت جمهوری اسلامی ،به دو نمونه اشاره کنیم ،علاوه بر دستور انفجار مقر یهودیان در آرژانتین، دستور قتل هنرمند وطنپرست ایرانی دکتر فریدون فرخزاد و  دستور قتل رهبران حزب  دموکرات کردستان در رستوران میکونوس را می شود نام برد


درتنها دیدار “رخ به رخ”ی که همین چند ماه پیش با آقای هاشمی داشتم، به ایشان گفتم: اگرامروز دو نفرباشند که دستشان به خون مردم آلوده است، دو نفری که اموال مردم را مصادره کرده اند، دو نفری که مردم را زده اند و مردم را بی دلیل و بدون محاکمه ی منصفانه به زندان انداخته اند، دو نفری که مردم را از سرزمین پدری ومادری شان رانده اند، دو نفری که در بسیاری از مناسبات خیروشراین سرزمینِ گرفتار نقشِ محوری داشته اند، یکی شما هستید و یکی آقای خامنه ای.
به ایشان گفتم: آقای هاشمی، ما مردم را زده ایم وکشته ایم واموالشان را برداشته ایم وخودشان را آواره و زندانی کرده ایم، ودرنقطه ی مقابل جماعتی را به نوا رسانده ایم. این خون ها وحقوق تباه شده مطلقاً بجوری نیست که شامل مرورزمان شوند، وصاحبان حق – چه مرده چه زنده – فراموش کنند که چه ظلمی به آنان و به خانواده هایشان رفته است.
به ایشان گفتم: شما وآقای خامنه ای یا عامل مستقیم این خونها وحقوق تباه شده بوده اید، یا شاهد بوده اید، یا خبردارشده اید، یا ازکنارآن بی سروصدا عبورکرده اید. بهمین خاطرامضای شما دوتن پای اینهمه آسیب و نادرستی هست تا مگر به اعاده ی حقوقِ معوقه ی مردم اقدام کنید.
به ایشان گفتم: من راه چاره ای برای دنیا وآخرت شما دارم که بعنوان “هدیه” ای تقدیمتان می کنم. در یک هدیه، حتماً باید شأنی از”هدایت” متجلی باشد. وآن هدیه را برای ایشان واگشودم و گفتم: بیایید و درسایت شخصیِ خود به تک تک این موارد اشاره کنید وازصاحبان حق حلّیت بطلبید. که اگر به این اقدامِ انسانی واسلامی قیام کنید، هم دنیا وآخرت خود را پاکسازی کرده اید، وهم اخلاق پوزش خواهی واعاده ی حق را دراین دیرهنگامِِ کشور بجریان انداخته اید. این سخنِ من به آقای هاشمی، با اطمینان می گویم تنها سخنِ صریح وبی اعوجاج وخیرخواهانه ای بوده است که تاکنون کسی آن را با جناب ایشان درمیان گذارده است
رفسنجانی همراه با خامنه ای و ولایتی وزیر خارجه وقت به عنوان آمرین این قتلها ، در دادگاه جنایی آلمان محکوم شد و از آن تاریخ تا کنون همچنان در لیست اینترپل تحت تعقیب پلیس بین المللی است
رفسنجانی زندگی ننگین و جنایتبار سباسیش اینگونه به اتمام رسید

دکتر فریدون فرخزاد یکی از فربانبان نظام جمهوری اسلامی در دوران صدارت هاشمی رفسنجانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر