اینها که هی کش می دهند بی غیرتند/
این برادران خدمت گزار ما که اینقدر زحمت می کشند ، این دولت خدمت گزار ما که اینهمه قول و وعده به ملت غیور و شهیدپرور ما می دهد ، اینها از برکات انقلاب عظیم ما هستند مبادا کاری کنید که این سلحشوران جبهه حق بر علیه دژمن غدار ما آمریکای جهانخوار مایوس شوند/
هی می گویند خطوط قرمز ما را خدشه دار کردند ، شما بی بصیرت هستید که چنین تهمتهایی به این عزیزان می زنید ، کاری نکنید آمریکای جهانخوار خوشنود گردد/
آنهایی که می گویند این توافق به ضرر ماست فتنه گرند ، اینها از استکبار و صهیونیسم دستور می گیرند ، اینها نمی دانند که ما این بار از طریق کاخ ستمگران در واشنگته می خواهیم به قدس عزیز برسیم /
نادانانی که هی می گویند حیثیت نظام ما را در مذاکرات لویزان به پای استکبار ریختند ، اینها عده ای بی غیرتند /
اینها نمی دانند که خداوند در آیه شریفه بوسیدنینا در قران فرمود ..انمی بغفرون وانما یکربون".. ، یعنی اگر شما نمی توانید با دژمن از در خصوت برآیید دستش را دو دستی یگیرد و ببوسید/
در حالى كه دشمن اينطوربا طنازی لبخند می زند، اينطور متكبّرانه حرف مىزند، اينطور به ما روی خوش نشان می دهد، تصريح هم مىنمايد كه مىخواهد با اين نظام و اين كشور و منافع آن سیزده بدر برود، عدّهاى در اينجا ذليلانه و زبونانه مىگويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه بىغيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مىكنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است معلوم است که با چنین دژمنی باید صحبت کرد ، باید نزدیک شد باید درخواست و خواهش کرد و حتی اگر برادر ظریف امکانش را داشت می بایست با آنها سیزده بدر می رفت و این جشن باستانی را در همان "لویزان سوئذ" به جا می آورد ، باید آنها را روی چشم هم گذاشت ، این مهم است که برادران توجه بکنند به این عرایض بنده ، تا مبادا خدایی نکرده دژمن بر ما غلبه کند
در زیر بخشهایی از سخنانم را برایتان قید می کنم تا بدانید این دژمن ما چفدر قدار است
این برادران خدمت گزار ما که اینقدر زحمت می کشند ، این دولت خدمت گزار ما که اینهمه قول و وعده به ملت غیور و شهیدپرور ما می دهد ، اینها از برکات انقلاب عظیم ما هستند مبادا کاری کنید که این سلحشوران جبهه حق بر علیه دژمن غدار ما آمریکای جهانخوار مایوس شوند/
هی می گویند خطوط قرمز ما را خدشه دار کردند ، شما بی بصیرت هستید که چنین تهمتهایی به این عزیزان می زنید ، کاری نکنید آمریکای جهانخوار خوشنود گردد/
آنهایی که می گویند این توافق به ضرر ماست فتنه گرند ، اینها از استکبار و صهیونیسم دستور می گیرند ، اینها نمی دانند که ما این بار از طریق کاخ ستمگران در واشنگته می خواهیم به قدس عزیز برسیم /
نادانانی که هی می گویند حیثیت نظام ما را در مذاکرات لویزان به پای استکبار ریختند ، اینها عده ای بی غیرتند /
اینها نمی دانند که خداوند در آیه شریفه بوسیدنینا در قران فرمود ..انمی بغفرون وانما یکربون".. ، یعنی اگر شما نمی توانید با دژمن از در خصوت برآیید دستش را دو دستی یگیرد و ببوسید/
در حالى كه دشمن اينطوربا طنازی لبخند می زند، اينطور متكبّرانه حرف مىزند، اينطور به ما روی خوش نشان می دهد، تصريح هم مىنمايد كه مىخواهد با اين نظام و اين كشور و منافع آن سیزده بدر برود، عدّهاى در اينجا ذليلانه و زبونانه مىگويند: چه كار كنيم؛ برويم، نرويم، نزديك شويم، با آنها صحبت كنيم، در خواست كنيم، خواهش كنيم؟! اين اهانت به غيرت و عزّت مردم ايران است؛ اين نشانه بىغيرتى است؛ اين سياستمدارى نيست. سعى مىكنند رنگ و لعابى از فهم سياسى به كار خود بدهند؛ نه، اين درست ضدِّ فهم سياسى است معلوم است که با چنین دژمنی باید صحبت کرد ، باید نزدیک شد باید درخواست و خواهش کرد و حتی اگر برادر ظریف امکانش را داشت می بایست با آنها سیزده بدر می رفت و این جشن باستانی را در همان "لویزان سوئذ" به جا می آورد ، باید آنها را روی چشم هم گذاشت ، این مهم است که برادران توجه بکنند به این عرایض بنده ، تا مبادا خدایی نکرده دژمن بر ما غلبه کند
در زیر بخشهایی از سخنانم را برایتان قید می کنم تا بدانید این دژمن ما چفدر قدار است
..
فریب لبخند دشمن را نخورید/راحت عهد می شکنند
" گاهى به روى ما لبخند زدند. اوائل گاهى بعضى از ما باور میکردیم. یواش یواش فهمیدیم پشت صحنه چیست. فریب لبخند دشمن را، فریب وعدههاى دروغ دشمن را نخوریم. جبههى قدرت مادىاى که امروز بر دنیا مسلط است، راحت عهد میشکند. بدون هیچ دغدغهاى عهدشکنى میکنند، زیر قولشان میزنند، زیر حرفشان میزنند، نه از خدا خجالت میکشند، نه از خلق خجالت میکشند، نه از طرف مذاکره خجالت میکشند؛ راحت دروغ میگویند! من نمونههاى زنده دارم - که حالا در اینجا جاى بحثش نیست؛ شاید آن وقتى که لازم باشد، عرض بکنم - همین اظهاراتى که آمریکائىها کردند، رئیس جمهور آمریکا کرد؛ نامهاى که به ما نوشت، جوابى که ما دادیم؛ بعد عکسالعمل و اقدامى که آنها با مضمون آن نامهها کردند. اینها یک روزى در اختیار افکار عمومى دنیا - آن وقتى که لازم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند دید که اینها چه جورىاند، حرفشان چقدر اهمیت و ارزش دارد، وعدهشان چقدر ارزش دارد. بنابراین یکى از کارهاى اساسى ما این است که فریب لبخند و وعدهى دروغ اینها را نخوریم".
خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14"
....
" گاهى به روى ما لبخند زدند. اوائل گاهى بعضى از ما باور میکردیم. یواش یواش فهمیدیم پشت صحنه چیست. فریب لبخند دشمن را، فریب وعدههاى دروغ دشمن را نخوریم. جبههى قدرت مادىاى که امروز بر دنیا مسلط است، راحت عهد میشکند. بدون هیچ دغدغهاى عهدشکنى میکنند، زیر قولشان میزنند، زیر حرفشان میزنند، نه از خدا خجالت میکشند، نه از خلق خجالت میکشند، نه از طرف مذاکره خجالت میکشند؛ راحت دروغ میگویند! من نمونههاى زنده دارم - که حالا در اینجا جاى بحثش نیست؛ شاید آن وقتى که لازم باشد، عرض بکنم - همین اظهاراتى که آمریکائىها کردند، رئیس جمهور آمریکا کرد؛ نامهاى که به ما نوشت، جوابى که ما دادیم؛ بعد عکسالعمل و اقدامى که آنها با مضمون آن نامهها کردند. اینها یک روزى در اختیار افکار عمومى دنیا - آن وقتى که لازم باشد - قرار خواهد گرفت؛ خواهند دید که اینها چه جورىاند، حرفشان چقدر اهمیت و ارزش دارد، وعدهشان چقدر ارزش دارد. بنابراین یکى از کارهاى اساسى ما این است که فریب لبخند و وعدهى دروغ اینها را نخوریم".
خطبههای نماز جمعه تهران 1390/11/14"
....
معنای مذاکره یعنی چشم بستن بر همه ظلم های آمریکا
" خیلىها بودند از همان اوائل انقلاب، میگفتند آقا حالا که انقلاب پیروز شد، دیگر بس است؛ برویم با آمریکائىها مسائل را تمام کنیم! این معنایش این بود که شعار ظلمستیزى انقلاب تخطئه شود. این را تشویق میکردند. در طول زمان، بودند کسانى که دنبال این بودند؛ یعنى برویم با آمریکا همراه شویم؛ آن کسى که دشمن اصلى ماست، برویم زیر بال او؛ به دامن او پناه ببریم. معناى این حرف، فروختن قضیهى فلسطین است. معناى این حرف، اغماض کردن از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و امثال اینهاست. معناى این حرف، چشم بستن بر روى این همه ظلمى است که آمریکا در جهان بر ملتها دارد انجام میدهد. معناى این حرف، یعنى به این مسائل اعتراض نکنیم. خب، عادى کردن روابط معنایش این است که دیگر ملت ایران و مسئولین ایران نتوانند صریح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و یک مرحله آن طرفتر، تدریجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. خب، این ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابرکت بود، رحمت الهى را هم جلب کرد، توجه ملتها را هم جلب کرد."
خطبههای نماز جمعه تهران 1389/11/15
" خیلىها بودند از همان اوائل انقلاب، میگفتند آقا حالا که انقلاب پیروز شد، دیگر بس است؛ برویم با آمریکائىها مسائل را تمام کنیم! این معنایش این بود که شعار ظلمستیزى انقلاب تخطئه شود. این را تشویق میکردند. در طول زمان، بودند کسانى که دنبال این بودند؛ یعنى برویم با آمریکا همراه شویم؛ آن کسى که دشمن اصلى ماست، برویم زیر بال او؛ به دامن او پناه ببریم. معناى این حرف، فروختن قضیهى فلسطین است. معناى این حرف، اغماض کردن از جنایات آمریکا در عراق و افغانستان و امثال اینهاست. معناى این حرف، چشم بستن بر روى این همه ظلمى است که آمریکا در جهان بر ملتها دارد انجام میدهد. معناى این حرف، یعنى به این مسائل اعتراض نکنیم. خب، عادى کردن روابط معنایش این است که دیگر ملت ایران و مسئولین ایران نتوانند صریح اعتراض کنند و حرفشان را بزنند؛ و یک مرحله آن طرفتر، تدریجاً مجبور بشوند حرف آنها را قبول کنند. خب، این ثبات و استقامت، پر زحمت بود؛ اما بابرکت بود، رحمت الهى را هم جلب کرد، توجه ملتها را هم جلب کرد."
خطبههای نماز جمعه تهران 1389/11/15
......
هرگاه لبخند زدند، خنجری پشت سرشان مخفی کردند
" جمهورى اسلامى هیچ رودربایستى با هیچ دولتى ندارد؛ لیکن دولتى که دستش از منابع عظیم مالى و انسانى کشور قطع شده بود و هرچه توانست توطئه کرد، دولت آمریکا بود. سى سال دولت آمریکا علیه نظام جمهورى اسلامى و علیه ملت ایران توطئه کرده، ضربه زده، تدابیر گوناگون اندیشیده؛ هر کار توانسته کرده. اگر شما فکر کنید یک کارى بود که آمریکائىها میتوانستند بکنند و نکردند، بدانید که چنین چیزى نیست؛ هر کار ممکن بوده، کردهاند.
گاهى هم حرفهاى بهظاهر آشتىجویانهاى در این مدت زدند؛ اما هر وقت که لبخندى به روى مسئولین جمهورى اسلامى زدند، وقتى دقت کردیم، دیدیم خنجرى در پشت سرشان مخفى کردهاند؛ از تهدید دست برنداشتهاند؛ نیتشان عوض نشده است. خندهى تاکتیکى، لبخند و روى خوش تاکتیکى، فقط بچهها و کودکان را فریب میدهد. یک ملت بزرگ با این تجربه، و مسئولین برگزیدهى یک چنین ملتى، اگر فریب بخورند، خیلى باید سادهلوح باشند؛ یا باید سادهلوح باشند، یا باید غرق در هوى و هوس باشند؛ دنبال زندگى راحت و خوش و همراه با عافیت باشند؛ بخواهند با دشمن بسازند. والّا اگر مسئولین کشور باهوش باشند، دقیق باشند، مجرب باشند، پخته باشند، دل در گرو منافع ملت با همهى وجود داشته باشند، گول لبخند را نمیخورند.
صورت قضیه این است که بیائید مذاکره کنیم؛ اما در کنار مذاکره، تهدید؛ که اگر مذاکره به این نتیجهى مطلوب نرسد، پس چنین و چنان! این شد مذاکره؟! این همان رابطهى گرگ و میش است که امام گفت: رابطهى گرگ و میش را ما نمیخواهیم. بیائید بنشینید با ما سر میز، مذاکره کنید بر سر فلان موضوع؛ مثلاً بر سر موضوع هستهاى، لیکن شرطش این است که این مذاکره، به فلان نتیجهى معین برسد! مثلاً دست برداشتنِ کشور از فعالیت هستهاى، اگر به این نتیجه نرسد، پس چنین و چنان؛ تهدید".
بیانات در دیدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان 1388/08/12
.....
" از دهان گرگ طعمه را با مذاکره نمیشود گرفت؛ با قدرت باید گرفت. هزار و صد سال است که در ادبیات کشور ما:
"مهترى گر به کام شیر در است / رو خطر کن ز کام شیر بجوى" را گفتهاند. گاهى هم عمل شده در تاریخ ما، بسیارى از اوقات هم عمل نشده. امروز ملت ایران دارد با ایستادگى خود به این توصیه عمل میکند؛ «رو خطرکن». این است مسئلهى ما. مسئلهى ما با آمریکا و مسئلهى ما با مستکبرین عالَم این است. آنها میگویند شما وجودتان، استعدادتان، قدرتتان را به صحنه نیاورید که در مقابل قدرت ما، سلاح ما، توانائیهاى تبلیغاتى ما رقیبى وجود نداشته باشد، ما بتوانیم یکهتازى کنیم در میدان. جواب ملت ما این است که: نخیر، ما میتوانیم از حق خودمان دفاع کنیم؛ میتوانیم جلو تجاوز شما را بگیریم؛ اگر نکنیم، خدا از ما مؤاخذه خواهد کرد."
"مهترى گر به کام شیر در است / رو خطر کن ز کام شیر بجوى" را گفتهاند. گاهى هم عمل شده در تاریخ ما، بسیارى از اوقات هم عمل نشده. امروز ملت ایران دارد با ایستادگى خود به این توصیه عمل میکند؛ «رو خطرکن». این است مسئلهى ما. مسئلهى ما با آمریکا و مسئلهى ما با مستکبرین عالَم این است. آنها میگویند شما وجودتان، استعدادتان، قدرتتان را به صحنه نیاورید که در مقابل قدرت ما، سلاح ما، توانائیهاى تبلیغاتى ما رقیبى وجود نداشته باشد، ما بتوانیم یکهتازى کنیم در میدان. جواب ملت ما این است که: نخیر، ما میتوانیم از حق خودمان دفاع کنیم؛ میتوانیم جلو تجاوز شما را بگیریم؛ اگر نکنیم، خدا از ما مؤاخذه خواهد کرد."
..............
ارتباط و مذاکره هم خیانت است و هم حماقت
" عدّهاى با دستشان به پاى خود رشتههایى را مىبندند و گرههایى را به وجود مىآورند؛ خود را از قابلیت استفاده براى این ملت و آرمانهاى او مىاندازند و بعد هم اسلام و نظام اسلامى و احکام اسلامى را متّهم مىکنند. ناجوانمردى از این بیشتر؟! بعضى در دلِ خود احساس ضعف مىکنند، یا چشمغرّههاى امریکا آنها را مىترساند، یا وعدههاى امریکا و امثال امریکا دل ضعیف و ناتوانشان را به خود جذب مىکند؛ لذا به سمت امریکا مىکشند. آنگاه ملت و جوانان مؤمن و مدیران باایمان و باصفاى کشور را متّهم مىکنند که اینها نمىتوانند؛ بنابراین ناچاریم برویم تسلیم امریکا شویم! کسانى که دم از مذاکرهى با امریکا مىزنند، یا از الفباى سیاست چیزى نمىدانند، یا الفباى غیرت را بلد نیستند؛ یکى از این دو تاست. در حالى که دشمن اینطور اخم مىکند، اینطور متکبّرانه حرف مىزند، اینطور به ملت ایران اهانت مىکند، تصریح هم مىنماید که مىخواهد علیه این نظام و این کشور و منافع آن اقدام کند، عدّهاى در اینجا ذلیلانه و زبونانه مىگویند: چه کار کنیم؛ برویم، نرویم، نزدیک شویم، با آنها صحبت کنیم، در خواست کنیم، خواهش کنیم؟! این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانهى بىغیرتى است؛ این سیاستمدارى نیست. سعى مىکنند رنگ و لعابى از فهم سیاسى به کار خود بدهند؛ نه، این درست ضدِّ فهم سیاسى است. مسألهى امریکا این است که هویّت اسلامى و ملى ما را قبول ندارد و این را به زبان مىآورد. چرا عدّهاى از مدّعیان سیاست و فهم، نمىفهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حکومتى که اینطور صریحاً مىگوید مىخواهم علیه نظام اسلامى و خواستِ ملت ایران عمل کنم و براى براندازى این نظام بودجه مىگذارد، ارتباط و مذاکره با آن، هم خیانت و هم حماقت است!"
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و رزمندگان عملیات آزادسازی خرمشهر1381/03/01
" عدّهاى با دستشان به پاى خود رشتههایى را مىبندند و گرههایى را به وجود مىآورند؛ خود را از قابلیت استفاده براى این ملت و آرمانهاى او مىاندازند و بعد هم اسلام و نظام اسلامى و احکام اسلامى را متّهم مىکنند. ناجوانمردى از این بیشتر؟! بعضى در دلِ خود احساس ضعف مىکنند، یا چشمغرّههاى امریکا آنها را مىترساند، یا وعدههاى امریکا و امثال امریکا دل ضعیف و ناتوانشان را به خود جذب مىکند؛ لذا به سمت امریکا مىکشند. آنگاه ملت و جوانان مؤمن و مدیران باایمان و باصفاى کشور را متّهم مىکنند که اینها نمىتوانند؛ بنابراین ناچاریم برویم تسلیم امریکا شویم! کسانى که دم از مذاکرهى با امریکا مىزنند، یا از الفباى سیاست چیزى نمىدانند، یا الفباى غیرت را بلد نیستند؛ یکى از این دو تاست. در حالى که دشمن اینطور اخم مىکند، اینطور متکبّرانه حرف مىزند، اینطور به ملت ایران اهانت مىکند، تصریح هم مىنماید که مىخواهد علیه این نظام و این کشور و منافع آن اقدام کند، عدّهاى در اینجا ذلیلانه و زبونانه مىگویند: چه کار کنیم؛ برویم، نرویم، نزدیک شویم، با آنها صحبت کنیم، در خواست کنیم، خواهش کنیم؟! این اهانت به غیرت و عزّت مردم ایران است؛ این نشانهى بىغیرتى است؛ این سیاستمدارى نیست. سعى مىکنند رنگ و لعابى از فهم سیاسى به کار خود بدهند؛ نه، این درست ضدِّ فهم سیاسى است. مسألهى امریکا این است که هویّت اسلامى و ملى ما را قبول ندارد و این را به زبان مىآورد. چرا عدّهاى از مدّعیان سیاست و فهم، نمىفهمند؟! واقعاً جاى تأسّف است. حکومتى که اینطور صریحاً مىگوید مىخواهم علیه نظام اسلامى و خواستِ ملت ایران عمل کنم و براى براندازى این نظام بودجه مىگذارد، ارتباط و مذاکره با آن، هم خیانت و هم حماقت است!"
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و رزمندگان عملیات آزادسازی خرمشهر1381/03/01
.........
مذاکره هیچ تاثیری ندارد
" رابطه و مذاکره با دولت امریکا، به حال ملت ایران هیچ فایدهاى ندارد. امروز از چیزهاى جالب این است که دستهاى امریکایى و تبلیغات امریکایى - همانطورى که در هفتهى اوّل این ماه عرض کردم - در دنیا اینگونه شایع مىکنند که ملت ایران مشکلاتى دارد؛ راهحل و کلید این مشکلات هم این است که بیاید با امریکا مذاکره کند! تو گفتى و من باور کردم! مذاکره، هیچ فایدهى قابل ذکرى براى ملت ایران ندارد. البته ضررهایى دارد که بعد عرض مىکنم؛ اما اصلاً فایده ندارد.
کسى که خیال کند اگر ما با امریکا مذاکره کردیم، محاصرهى اقتصادى و قانون «داماتو» و ... از بین خواهد رفت، اشتباه کرده است. اوّلاً هر کدام از رفتارهاى امریکا با ایران، بعد از مدّتى محکوم به شکست شده است. مگر بار اوّلى است که اینها اینطور با ما رفتار مىکنند؟ مگر بار اوّلى است که تهدید مىکنند؟ مگر بار اوّلى است که محاصرهى اقتصادى مىکنند؟"
خطبه های نماز جمعه تهران1376/10/26
" رابطه و مذاکره با دولت امریکا، به حال ملت ایران هیچ فایدهاى ندارد. امروز از چیزهاى جالب این است که دستهاى امریکایى و تبلیغات امریکایى - همانطورى که در هفتهى اوّل این ماه عرض کردم - در دنیا اینگونه شایع مىکنند که ملت ایران مشکلاتى دارد؛ راهحل و کلید این مشکلات هم این است که بیاید با امریکا مذاکره کند! تو گفتى و من باور کردم! مذاکره، هیچ فایدهى قابل ذکرى براى ملت ایران ندارد. البته ضررهایى دارد که بعد عرض مىکنم؛ اما اصلاً فایده ندارد.
کسى که خیال کند اگر ما با امریکا مذاکره کردیم، محاصرهى اقتصادى و قانون «داماتو» و ... از بین خواهد رفت، اشتباه کرده است. اوّلاً هر کدام از رفتارهاى امریکا با ایران، بعد از مدّتى محکوم به شکست شده است. مگر بار اوّلى است که اینها اینطور با ما رفتار مىکنند؟ مگر بار اوّلى است که تهدید مىکنند؟ مگر بار اوّلى است که محاصرهى اقتصادى مىکنند؟"
خطبه های نماز جمعه تهران1376/10/26
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر