نه توافق نه حتی تفاهم ، کاغذی بدون امضا به نام بیانیه مشترک ولی چه غوغایی
همان ماشینی که قولهای روحانی را به دروغ غالب کرد دوباره با هزینه ملیاردی راه افتاده است
آقای اوباما ،بی بی سی ، بخشی از صدای آمریکا، بخشی از "من و تو تی وی"
صدها سیبری آماده برای تبلیغ ، لابی خارج کشور ، اصلاحطلبان منتظر خدمت و
خلاصه همونها که می گفتن روحانی زندانیا را آزاد می کنه ، گرونی را از بین
می بره، اعدامها را لغو می کنه ، همونها دوباره از دیروز دقیقا تبلیغاتی را
پیشه کرده اند که برای جا انداختن قولهای دروغ روحانی در پیش گرفته بودند.
نه از فرانسه خبری هست ، نه از انگلستان و چین و نه از روسیه جز مرکل که
در سیاست خارجی همیشه دنباله رو آمریکا بوده ،دیگران سکوت کردند ولی چرا ؟
اوباما چرا مجبور شده اینگونه برای هیچ خود را در آب سرد اندازد ؟ پاسخ
ساده است دیپلماسی خارجی او باعث شد تاابر قدرتی چون آمریکا به خاک سیاه
بشینه طوری که قورباغه ها در جهان سوم شدن شیر و به آمریکا می خندن ، هر
دیکتاتور کوتوله ای در دنیا برا آمریکا شاخ و شونه می کشه ، اسد را نتونست
بندازه ، حالا می خواد ملاها را اصلاح کنه . این آرزوی اوباما حکایت آن
چوپانیست که یک قاشق ماست را می خواست تو دریا بریزه ، ازش پرسیدن چرا این
کار را می کنی ، پاسخ داد می خوام دوغ درست کنم ، گفتند مگر با اینهمه آب
تو دریا می تونی ، جواب داد خودم هم می دونم نمیشه ولی اگر بشه چی می شه
...در ظمن ایشان چیزی برای باختن ندارد او یک سال دیگر خواهد رفت،و دیگر
کسی از او یاد هم نخواهد کرد مثل بوش پسر و ... ولی بقیه سیاستمداران
همقطار امروز نمی خواهند برای سیاست خارجی مردی که در حال رفتن است و
آخوندهایی که جزء دروغ هیچ نمی گویند ریسک کنند
اوباما اگر چه می
داند چیزی در دست ندارد ولی دقیقا همان ترمونولوژی روحانی را برگزیده است .
بدین معنی که از واژه های گنده و نامفهوم استفاده کند ، واژه هایی که در
پس آن بی اهمییتیش نمودار می شود ، به یاد داریم که روحانی از واژه هایی
مثل تدبیر، عقلگرایی ،همین واژه تفاهم و.. سخن می گفت ، تماما واژه هایی
خنثی و بی ارزش .در واقع "دولت تدبیر" گزاره ای کاملا خنثی است تدبیر یعنی
فکر و اندیشه ، هر حکومتی تدبیری دارد ، عقل دارد ، فکر می کند آیا فکر
کردن به خودی خود ارزشی دارد ؟
مهمترین پیام اوباما برای این
نشست و برخواست در لوزان ، این جمله بود ؛ "امروز به درک تاریخی با ایران
رسیدیم " پایان نقل قول این از همان سنخ ترمونولوژیست که روحانی استفاده
کرد .همه امروز می دانیم که تعدادی ایرانی با ادمنیستراسیون ابشون همکاری
می کنند که گویا قبلا عضو نایاک(لابی بی آبروی رژیم در آمریکا) بودند و
همانها در طرح و تدوین این نوع زبان حرف اول را می زنند
واژه "تاریخی" باری بسیار بزرگ دارد ولی واژه "درک" قبل از آن یعنی ما همدیگر را فهمیدیم ، این واژه ها در کنار هم هیچ نمی گوید حتی نگفته است که به توافق تاریخی رسیدیم ، اصولا اصطلاح"درک تاریخی" وجود ندارد و اشتباست ، طراحان کاخ سفید فقط خواستند از بار با ارزش تاریخی استفاده کنند چرا که برای وقایع و قراردهای بسیار مهم از واژه تاریخی استفاده می شود ولی کسی برای فهمیدن یکدیگر که از بار "با ارزش تاریخی" استفاده نمی کند .
این نوع سحن گفتن جز مردم را احمق فرض کردن هیچ پیام دیگری ندارد
ولی در لوزان چه اتفاق افتاد ؟ متاسفانه بازار مردم فریبی رسانه های فارسی
زبان کشورهای خارجی داغ است و دلالان سیاسی و اصلاح طلبان بدنام هم به
کمکشان شتافتند
متاسفانه باید از زیر هزاران تن دروغ و مشاطه گری دجالان مزدبگیر حقیقت را جست و به دنبال آنچه که هر کس برای خود از این چند خط بیانیه مشترک می گوید ، نرفت
متاسفانه باید از زیر هزاران تن دروغ و مشاطه گری دجالان مزدبگیر حقیقت را جست و به دنبال آنچه که هر کس برای خود از این چند خط بیانیه مشترک می گوید ، نرفت
دقیقا قبل از لوزان هم همینها را برای اولتیماتوم ساعت 12 شب سه شنبه می
گفتند ، آن موقع هم همین صحبتها را می کردند همیشه هم یک "اما،اگر یا ولی"
همراه داشت ، امروز هم همینهاست ، هیچ فرقی نکرده است .هوچیگران آز آینده
ای که گویا 3 ماه دیگر می خواهد سر برسد و چه کارهای عظیمی که قرار است
بشود ، صحبت می کنند و آنرا"درک تاریخی" می نامند ، تمام این قول ها باد
هواست آنجه که واقعیست روی کاغذ باید باشد، با مهر و موم و امضای تک تک
وزاری خارجه کشورها با دست دادنها و اجرای پروتکلهای متعارف ، در غیر این
صورت انشایی بیش نیست . نه بار حقوقی دارد نه مسئولیتی کسی قبول می کند و
نه مسئولی در صورت خطا به دادگاه قراخوانده می شود
.
هوچیگران که می
خواهند صحبت کردن چند نفر با یکدیگر ، بدون نتیجه توافق شده مکتوب ، ممهور و
امضا شده را جشن بگیرند و هورا بکشند واقعا که توهین به مخاطبانشان می
کنند توهین به شعور هر انسانیست این ادا اطوارها .
در واقع 2 ساعت
بعد از پایان اولتیماتو سه شنبه 31.03.2015 که منجر به رفتن وزرای خارجه
برخی کشورها شد حتی جان کری هم شکست مذاکرات را پیش رو دیده بود و وزیر
خارجه فرانسه با ناراحتی لوزان را ترک کرده بود در این اثنا جان کری با
حسین اوباما تماس می گیرد و شکست مذاکرات را به او اغلان می کند
ولی اوباما از طریق کنفرانس ویدئویی (عکس زیر ) جان کری را وادار کرد تا "پلان ب" که به هر قیمت از شکست مذاکرات ممانعت شود را با ظریف راه انداخت و تقریبا این آش را اوباما و ظریف با هم پختند
.
نتیجه 3 ماه و 8
روزجدل و صحبت هیچ بود ، ابتدا در پایان دسامبر خواستند به توافق برسند
نتوانستند و تمدید کردند بعد قرار شد شب برای نوروز به قول خودشات به مردم
عیدی دهند ، آنهم نشد ، ناگهان به فکر 12 فروردین روز نحس جمهوری اسلامی
افتادند که می شد همان روز سه شنبه ساعت 12 شب و اولتیماتوم اوباما ( که
شده کش بند تمبان گویا این مرد نه پرنسیبی می داند و نه مرز می شناسد ،
برای سوریه هم زد زیر خط قرمزش و حالا هم به اولتیماتو خوذش گفت زکی ، عجیب
است که ریاست قدرتمندترین کشور جهان اینقدر بی پرنسیب باشد) که آنهم
موفقیتی در بر نداشت
آری 12 شب هم نتوانستند به توافق رسند در آن
شب که شکست مذاکرات عیان شده بود از ایران خبر رسید که خامنه ای به جای لغو
تمام تحریمها فعلا با برداشتن تحریم بانکی و نفتی راضی شده است ولی قوانین
اقتصاد جهانی قبول این پیشنهاد را ممکن نکرد. و مذاکرات ادامه پیدا کرد تا
اینکه به این کاغذ بی ارزش و بی امضا رضایت دادند
.
این نیانیه
مشترک در واقع به ما می گوید مذاکرات 3 ماه دیگر تمدید شده و هیچ اتفاق
دیگری رخ نداده است حال اگر افرادی دوست دارند برای خود رویا بسازند می
توانند به خواب ناز فرو روند تا سه ماه دیگر دوباره حبابهایشان به مانند
حباب دولت تدبیر و امید بترکد و خواهد ترکید تردید نکنید (البته غالب کسانی
که می خواستند از ظریف مصدق دیگری بسازند ، دوباره از آب نمک بیرون آورده
شدند، آنها مامورند و معدور، مورد خطاب من اینها نیستند بلکه فریب خورده
هایی هستند که در این 36 سال دهها بار طعم زهر فریب آخوند را نوش جان کردند
و هنوز دارند برای رای به روحانی به خود لعن و نفرین می فرستند ، و این
بار باراک حسین اوباما هم قاطی این بازی شده )
فرید
03.04.2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر