۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

زنی از دیار کهن؛ یادی از پروفسور پروانه وثوق ؛ مادر ترزای ایران، روحت شاد


در زمان فعالیت خود یک ریال هم از بیماران دریافت نکرد

کسانی که سالها پیش صبح خیلی زود از خیابان ظفر گذر می کردند، خانم مسنی را
می دیدند که با فولکس قورباغه ایش به سمت بیمارستان علی اصغر میرفت. زنی
ساده پوش و زلال که برای من نماد همیشگی عشق ورزی بی دریغ محسوب میشود.

پروفسور
پروانه وثوق تنها پروفسور بیماریهای خون کودکان در ایران است و بیش از نیم قرن عاشقانه مرهم کودکان سرطانی بود. استاد هیچگاه ازدواج نکرد. شاید او هم همچون مادر ترزا زمانی بر سر دو راهه ی زندگی و عشق ایستاد و عشق را برگزید...

سالها قبل زمانی که شنیدم استاد تا کنون حتی یک ریال کارانه بیمارستانی دریافت نمی کند ساعتها بغض در گلویم نشسته بود. تمام درآمد یک پزشک از کارانه ی بیمارستانیش تأمین می شود و او از این نفع گذشت تا فشاری بر کودکان و خانواده هایشان نیاید. پروفسور پروانه وثوق  رئیس هیات امنا، سرپرست تیم پزشکان و یکی از بانیان بیمارستان فوق تخصصی سرطان کودکان تهران(محک) بود.
همکارانش می گفتند: بارها به ایشان پیشنهاد شده که برای مشاغل تحقیقاتی در ازای دریافت حقوق هنگفت و امکانات دیگر ساکن کشورهای اروپایی و آمریکایی شود ولی او خدمت رایگان به کودکان سرطانی وطنش را برگزید.
این شیر زنان و دهها شیر زن دیگر که گمنام در نزدیکی مان می زیند عاشقانی بی همتایند، بیشتر بشناسیمشان. نازنین

دکتر وثوق با مهربانی،‌ بردباری، دانش ارزشمند و وارستگی از مسائل مادی تلاش خود را تا آخرین روز حیات در جهت بهبود و خدمت رسانی به کودکان مبتلا به سرطان ادامه داد و سرانجام سحرگاه روز یکشنبه در سن ۷۸ سالگی بر اثر بیماری درگذشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر