۱۳۹۲ اردیبهشت ۶, جمعه

مخالفین شورای ملی ایران ، و ایرادات آنها از رضا پهلوی به عنوان یک عضو این ساختاردموکراتیک


کدامین جریانات سیاسی با هر گونه اتحاد مخالفند و چرا
  بسیاری از مخالفین شورای ملی ،  با هرگونه آلترناتیو سازی چه در داخل و چه خارج از کشور مخالفت می کنند اینها غالبن در چارچوب همان طیفی قرار دارند که معتقد به قانون اساسی ضد دموکراتیک جمهوری اسلامی و در نتیجه حمایت از ادامه سیستم ولایت فقیه و حکومت جمهوری اسلامی می باشند که آنها را در عرف سیاسی و در ایران به غلط اصلاحطلب می نامند
اصلاحطلبان به خوبی می دانند که در صورت انتخابات واقعن آزاد در ایران که تنها هدف شورای ملی ایران است آنها دیگروجود نخواهند داشت ، و اگر جرات عرض اندام هم به خود دهند در مقابل کاندیدهایی مثل رضا پهلوی کمترین شانسی ندارند و به همین دلیل و دهها دلیل دیگر است که حاضرند هر گونه همکاری را با حکومت داشته باشند

این طیف که به خاطر شکست دوران خاتمی امروز از اقبال کمتری حتا نسبت به باند احمدینؤاد برخوردار است و به همین دلیل  امروزه  دارای کمترین طرفداران مردمیست ، به صورت افراد در رسانه های بی بی سی و صدای آمریکا و دهها رسانه  دیگر یک وظیفه را دائم تبلیغ میکنند و آن این است :" ما در خارج نباید آلترناتیوسازی کنیم ، ما باید منتظر داخل باشیم " تمام اینها یا به خاتمی و رفسنجانی و یا به سایر اصلاحطلبان رانده شده از قدرت وایسته اند اینها بقایایی سازمانهایی هستند که هنوزدر سازمان اکثریت و  حزب توده یا جریانات نهضت آزادی و جبهه ملی خود را تعریف می کنندد ( برای بیشتر روشن شدن این گفتمان به 

در اینجا باید به تعدادی از طرفداران سلطنت هم برخورد کرد  که اگر چه اقلیت مطلقی هستند ولی بسیار فعالند این طیف هم با هر گونه اتحادی به جز جاوید شاه گویان مخالفند و آنرا خیانت به خود و آرمان خود می دانند / این افراد  حتا از هتاکی به آقای رضا پهلوی  هم چشم نمی پوشند و از زوایای گوناگون سعی در جلوگیری از اتحاد ایرانیان و تشکسل شورای ملی ایران  می کنند البته به خاطر کم اهمیت بودن این نیرو از پرداختن به آنها صرف نظر می کنم ، اکثریت قریب به اتفاق طیف طرفداران پادشاهی نیروهای دموکراتی هستند که خواهان یک اتحاد ملی می باشند ودر روند تشکیل شورا همراه با هزاران جمهوریخواه دیگر نقش فعالی را داشته اند
سوال من ولی  از افرادیست  که خود را سکولار دموکرات  می نامند ولی با اتحاد تمام نیروها و منجمله شورای ملی ایران هنوز مخالفند ؟ پرسش من از این نیروهای پراکنده این است که آیا امروز جزء  سه  گزینه زیرین راهی دیگر باقی مانده است
:  -الف : در خدمت رژیم باقی ماندن
ب: با اصلحطلبان شریک شدن و منتظر حکم خامنه ای ماندن
 پ :  آستینها را بالا زدن و دست به اقدام زدن کاری که دهها گروه گوناگون وبا افکار گوناگون در جهت تشکیل شورای ملی هستند

ما همه به خوبی می دانیم که هیچ نحله فکری به تنهایی نمی تواند دست به اقدام بزند و تنها در صورت یک اتحاد فراایدئولوژیک،فرامسلکی و فرا حزبیست که می توانیم در ایران و در سطح جوامع بین المللی از اقبال نیک برخوردار شویم


شرایط تشکیل شورای ملی ایران و آلترناتیو کهنه و پوسیده اصلاحات دینی
در شرایطی که نیروهای معتقد به اصلاح رژیم تمام آبروی نداشته خود را در پای رژیمی مستبد و رهبری خونریز می ریزند تا 
جایی که خاتمی تمام پرده ها را می درد و می گوید اگر بیایم،در چارچوب رهبری و نظام خواهم بود
و برایش مهم نیست که هنوز رفقایش را همین رهبر و نظام در حصر دارند. برای خاتمی و اصلاحطلبان مهم نیست که دهها هزار 
 انسان بی گناه فقظ به خاطر اعتراض به تقلب آشکار رهبرش  آنهم برای حفظ نظامش اعدام،شکنحه،فراری وکهریزکی شدند
آیا خاتمی نمی داند که  در جمهوری اسلامی مهم نیست چند نفر رای می دهند و چه کسانی از صافی شورای نگهبان و رهبرش  مجوز شرکت در سیرک انتخاباتی را می گیرند ؟ خاتمی آیا نمی داند که مهم در این نظام آن نامیست که  گوینده رادیو و تلویزیون حکومتی دقایقی قبل از اعلان از رئیسش و او هم مستقیم از دفتر رهبرش می گیرد تا رئیس جمهورش را به همگان اطلاع دهد؟
خاتمی خوب می داند که اینها همش بازیست او کاملن مطلع است که اگر خامنه ای نخواهد نه او ونه هیچ اصلاحطلب دیگری شانسی نخواهند داشت و دقیقن از همینجاست که به درگاه او استغاصه می کند.او می داند که حتا اگر بتواند وارد گود شود حتا از دوران ریاستش هم بی توانتر و بی قدرت تر خواهد بود با این وجود ترس از سقوط نظامش اورا به تکاپو انداخته است . برایش نه انتخابات آزاد مطرح است و نه اعتقادی دارد ، او خوب می داند که دوران او و تمام اصلاحطلبان 2 ماه دیگر کاملن سپری خواهد  
 شد طیف اصلاحطلب در ناامیدی مطلق به سر می برد و خود را با این امید واهی روی آب نگاه داشته اند که شاید خامنه ای سرعقل آید و آنها را در قدرت شریک کند

خامنه ای در چه شرایطی سراغ اصلاحطلبان خواهد رفت البته اگر آن موقع دیگر دیر نشده باشد؟
خامنه ای ولی هوشیار تر از آن است که در این شرایط به عقب برگردد او معتقد است که با همین روش (ادامه استبداد مطلق) می
 تواند خود و حکومتش را نجات دهد . زهی خیال باطل ، پایان این مسیر را دیگران رفته اند صدام و قذافی فقط دو نمونه می باشند سقوط سیستمی که به 1000 سال پیش برگشته است دیر یا زود  فرا خواهد رسید ، اصلاحطلبان دقیقن از همین می ترسند و می   
.خواهند غیر ممکن را ممکن کنند ولی شکستشان حتمیست
حال وقتی طیف گسنرده چهره های اصلاحطلب که در خارج از کشور هم با سرمایه های ملیونی مشغول لابی برای حفظ رژیم هستند شکست بخورند ، سپهر سیاسی اپوزسیون ایران چگونه تغییر خواهد کرد؟ آیا در این اوضاع نیروهای سکولار و دموکرات باید دست رو دست گذاشته و منتظر تغییر و نحولات درون رژیم باشند ؟  یا باید دست به اقدام زنند ؟ شورای ملی ایران دقیقن در این شرایط به پا می خیزد و آماده می شود ایرانیان باید بتواند آلترناتیو این حکومت روبه زوال دینی را ، تشکیل دهند  شورای ملی  .آن آلترناتیویست که ققنوس وار از خاکستر خود بر خواهد خواست چرا ملت ایران امروز هیچ راهی جز تشکیل چنین شورایی ندارند ؟ ممکن است هنوز باشند افرادی اینجا و آنجا که چشم امیدشان به این یا آن چهره اصلاحطلب در خصر و یا آزاد باشند ولی همه به خویی می دانیم که این طیف یا خود را به نفهمی زده اند و یا اینکه غافل از آن هستند که استبداد مذهبی و ذر راس آن ولایت فقیه به هیچ وجه راضی نخواهد شد که کمترین امتیازی به آنها بدهد
رهبریت رژیم فقط در یک شرط به آنها نیاز خواهد داشت آنهم فقط زمانی است که سرنگونی خود را در چند قدمی ببیند ، البته اگر آن موقع دیر نشده باشد ،  ما امروز در چنین شرایطی نیستسم ، این شرایطی در دو حالت زیر به وقوع خواهد پیوست الف : جامعه جهانی التیماتوم جنگی دهد و مصمم برای تحمیل یک جنگ به حکومت    ب : دوباره ملیونها نفر در خیابانهای تهران و شهرستانها خواهان نابودی کل رژیم شوند . تنها در چنین اوضاعی ، خامنه ای ممکن است به این یا آن چهره اصلاحطلب رجوع کند . جالب اینجاست که اصلاحطلبان با سیاستهای نادرست خود بیشترین امکان را به جناح غالب حکومت دادند تا آنها را سرکوب کند
دلیل اینکه به این موضوع بیشتر پرداختم این بود که بسیاری از آنها از ما می خواهند که سکوت کنیم و دست به ایجاد هیچ اتحادی نزنیم تا مبادا خامنه ای ناراحت شود و شاید رحمی کند و خاتمی یا موسوی را دوباره به بازی بگیرد ، آنها غافلند از اینکه خامنه
ای در شرایط ضعف و زبونی شماها  احتیاجی به شما نخواهد داشت



شورای ملی ایران محکوم به پیروزیست
با این توصیف آیا وطنپرستان و کنشگران سیاسی ایران راه دیگری جز تشکیل آلترناتیو شورای ملی ، برایشان باقی مانده است ؟ به نظر من خیر
متاسفانه هنوز برخی هم در گیر و دار جریانهایی گرفتارند که چشم امیدشان به دولت آمریکاست و منظرند تا آنها دست به کاری بزنند و به جای رجوع به ملت ایران اینها شانس خود را فقط در بین سیاستمداران آمریکایی و اروپایی جستجو می کنند غافلن از اینکه ممکن است مورد معامله وبازیهای سیاسی همین کشورها با جمهوری اسلامی قرار بگیرند وضعیت اسفبار این سازمان در
عراق نشاندهنده بارز این ادعاست

خوشبخاتنه وطنپرستان ایرانی نه خود را آلت دست  بازیها و مماشات کشورهای غربی با جمهوری اسلامی کرده اند و نه در بی
 عملی مطلق وقت می گذرانند و منتظر نتیجه مماشات اصلاخطلبان با رهبرشان خامنه ای هستند
شورای ملی ایران ققنوس وار از خاکستر خود به پا می خیزد و با سلاح اتحاد و رجوع به  ملت ایران  و با عدم وابستگی به این یا آن سیاست قطبهای جهانی آماده می شود

شورای ملی ایران منتظر تعامل جناههای گوناگون حکومتی نمی ماند و خود دست به کار می شود ، این شورا با هرگونه دخالت
شورای ملی ایران برای اولین بار کاملت شفاف و در انظار ملت ایران ارگانهای خود را انتخاب کرده و می کند
روزی که من در آغاز این پروسه ئر مقالاتم متذکر شدم که این گفتمان دموکراتیک است و از پایین به بالا تمام ارگانهای رهبری کننده خود را بر می گزیند برخی به من خرده می گرفتند ولی همانها امروز به عینه دیدند که حتا شاهزاده رضا پهلوی هم به مانند سایر شهروندان خود در امضای منشور پیشقدم شد و برای انتخابات ثبت نام نمود و با حداکثر آراء هم انتخاب شد
 چنین شفافیت و دموکراتیسمی واقعی تا کنون در کشور ما بی نظیر بوده است
 شورای ملی ایران مخالف هر گونه دخالت خارجی در امور کشورمان  است این دخالت چه سیاسی باشد و چه نظامی ، بندی در منشور شورا این خواسته را تصریح کرده است این شورا از هیچ فدرتی درخواست کمک مالی و غیره نکرده و نمی کند

شورای ملی ایران فقط و فقط به ایران و ایرانی وابسته است و نهادی کاملن شفاف و آزادیخواه است که فقط یک وظیفه را در پرچم خود حک کرده است و آن ایجاد شرایطی که در آن مردم ایران بتوانند خود در انتخاباتی کاملن آزاد بر سرنوشت خود حاکم گردند و از این جایگاه است که شورای ملی ایران انتخابات آزاد را به عنوان پسوند نام خود انتخاب کرده است (شورای ملی  برای برگزاری انتخابات آزاد در ایران) من عمیفن باور دارم که کشور ما در ماههای آینده با طوفانهای سهمگینی روبرو خواهد شد ، اگر امروز نتوانیم از هر نظری خود را آماده نکنیم  فردا دیر خواهد شد


 مکانیزم و ساختار شورای ملی
 دیروز کاربری با شادی کودکانه ای در بالاترین لینکی را ارسال کرده بود که : "  دیدید از 70 ملیون ایرانی رضا پهلوی که همه
 جا به عنوان محبوبترین شخصیت سال انتخاب می شود در شورای خودش فقط 640 رای آورده است. " من ابندا فکر کردم ایشان مزاح می کنند و لی با مطالعه بیشتر  پی بردم که چنین نیست ایشان واقعن اعتقاد دارد که رضا پهلوی 640 طرفدار دارد
من ماندم و سطح درک نازل این هموطن و اصرارش بر کشف حقیقت مطلقی که ایشان کشقش کرده است . او حتمن نمی داند که در مجالس بزرگ جهانی مثل کنگره آمریکا ، مجلس آلمان و اتحادیه اروپا و یا کنگره های حزبی ،  روسا و مسولین حزبی و کشوری با انتخاب نمایندگان مردم به مسئولیت می رسند ، سخنگویان احزاب را ملیونها نفرانتخاب نمی کنند بلکه اعضای حزبی  ، نمایندگانی را به عالیترین ارگانهای حزب می فرستند و آن نمایندگان رهبریت را بر می گزینند در بسیاری از مجالس کشورهای
دموکراتیک هم روئسای مجلس و صدراعظمها  باکمتر از 400 یا 500 رای انتخاب می شوند

برای اطلاع  کسانی که هنوز از پروسه شکل گیری شورای ملی ایران اطلاع چندانی ندارند و به خاطر همین بی اطلاعی مثل همین هموطن گرامی به نتایج مشعشعی می رسند باید توصیح داد که

الف : منشور شورای ملی ایران که متن اصلی آن از درون ایران و جایی که عزیزترین گردان و قهرمانان این ملت اسیرند تهیه و تنظیم گشت  و ارسال گردید
ب: این متن اصلی 40 مرتبه در نعامل با دهها نیروی سیاسی و کنشگران سیاسی تکمیل و نکوین یافت

ث-منشور پیشنهادی از طریق رسانه ها به همگان اطلاع داده شد

ت-از همگان درخواست شد که با امضای خود در روند تکاملی شورای ملی ایران خود را دخیل سازند ، قدر مسلم این است که
 درصد بسیار کوچکی از ملت ایران از این پروسه مطلع شدند و این نه ضغف ما که محدودیت امکانات در تبعید باعثـش می باشد باید بر رژیمی ننگ و نفرین فرستاد که در ایران تمام رسانه ها را مسدود کرده است ودر مقابل هر آن صدای آزادیخواهانه ای با داغ ودرفش پاسخ می دهد

ق-با این وجود در مقایسه با هر آنچه که تبعیدیان ایرانی ، تا کنون در این زمینه ها از خود بروز داده اند شورای ملی به واقع  بک
 استثناست چه در شکل گیری مرامنامه یا منشور آن و چه در ساختارسازی آن که در حال انجام است
 بعد از سپری شدن تاریخ تغیین شده امکان جمع آوری امضاهای بیشتر و شراکت هزاران نفری که بعدها متوجه شده و خواهان مشارکت در این حرکت ملی بودند ، امکانپذیر نگردید و می بایست با سیستم میریتی زمان بندی ، پیشرفت کارها ی ساختاری را ممکن گردانید.مسئولین از این تاریخ به بعد می بایست با همان امضا کندگان منشور تا تاریخ مقرر به پیش روند
ت- به خاطر شرایط استثنایی و به خاطر سیستم مدیرینی اولتیماتوم زمانی  امکان مراجعه به ملیونها ایرانی نبود و نیست
ل-از این تاریخ به بعد مسئولین می بایست تمام کارها را محدود به افراد امضا کننده یعنی همام 20 تا 210000 نفر می کردند ما خوب می دانستیم که در فاز بعدی یعنی  ثبت نام برای شرکت در انتخابات که  می بایست همه با شخصیت حقیقی و حقوقی  ثبت نام کنند باز هم تعدادی دیر اقدام خواهند کرد و اینچنین نیز شد

ث- از امضا کندگان در خواست شد تا مدارک خود را برای شرکت در انتخابات شورا ارسال کنند و آن افرادی که با زمانبندیهای
 تغیین شده ، خود را همراه کردند و در اانتخابات هم رای کافی آوردند در اولین مجمع موسس شرکت می کنند نتیجه این کار طاقت فرسا ، طولانی ، شفاف و از همه مهمتر کاملن دموکراتیک ،  انتخاب 500 نفر عضو حقیقی و حقوقی اولین مجمع موسس شورای ملی ایران بود که در روزهای آینده در پاریس برای تعیین منشور شورا، اساسنامه و ارگانهای رهبری آن عازم فرانسه خواهند شد
این افراد از تمام چرگه های سیاسی ، قومی دینی و غیر دینی کشورمان انتخاب شدند

همه ما در این مدت ناظر و شاهد تخریبهای ، سنگ اندازیها ، تهمت و افتراهای جمهوری اسلامی ، دشمنان دوست نما و دوستان
 نادان بوده وهستیم باید به دست اندرکاران این کار بزرگ و مردمی درود فرستاد و آنها را برای گذر از هفت خوان رستم برای تشکیل اتحادی فراگیر تبریک گفت آنها توانستند از تمام توطئه ها و چاله هایی که رژیم 34 ساله برای اپوزسیون و اپوزسیون نماها پهن کرده است بگذرند در این 34 سال کمتر نیروی مردمی توانست از این همه دام مرد افکن جمهوری اسلامی جان سالم به در برد تمام فعالیتهای کنشگران سیاسی برای اتحادی گسترده را به شکست کشاند ، شورای ملی ایران تا کنون مصم و با جدیت  کامل همراه و در کنار محبوبترین چهره ایرانی و عضو در این شورا یعنی شاهراده رضا پهلوی یه پیش می رود شورای ملی
ایران در دو روز آینده در پاریس تمام ارگانهای حود را انتخاب می کند

شورای ملی ایران  ققنوس وار از خاکستر خود به پا خواهد خواست
 نتیجه : پروسه شکل گیری شورای ملی ابران از آغاز تا کنون کاملن شفاف و در تمام رسانه ها مطرح شده و می شود . انتخابات
 در تمام رسانه ها اعلان شد و هر ایرانی می توانست در آن شرکت کند ، اینکه به خاطر شرایط استثنایی موجود و عدم امکانات در تبعید امکان دسترسی به 70 ملیون ایرانی نبود و نیست ، را شرایط بر همه ما تحمیل کرده است ، این فقط مختص ما ایرانیان نیست ، تمام نیروهای اپوزسیون در سایر کشورها هم همینگونه عمل کرده و می کنند ، باید از جایی شروع کرد ، فراموش نکنید که پاریس آغاز این راه است و نه پایان آن ، پایان کار شورای ملی زمانیست که در ایران آزاد همه بتوانند در انتخابات واقغن آزاد شرکت کتتد ، انتخاباتی که در آن بدون تفلب و زبر نظر سازمان ملل 70 ملیون ایرانی در آزادی مطلق بتوانند رای دهند و تمام ارگانهای مردمی خود را انتخاب کنند ، گاندی با 5 نفر شروع کرد مبارزان آمریکایی با 23 نفر ، جنبش همبستگی لهستان با 10 نفر ، آفریقای جنوبی و در اولین کنگره آنها 130 نفر شرکت داشتند ، شورای ملی ایران با 19000 نفر امضا کننده و 500 نفر عضو منتخب شروع می کند هدف شورای ملی نه قذرت سیاسی که ایجاد سرایط برای انتخابات آزاد و قدرت گیری مردم در شرایط کاملن آزاد و دموکراتیک است . من فکر کنم شما هم به عنوان یک وطنپرست دموکرات ، آرزوی دیگری جز انتخابات آزاد در ایران آزاد را نداشته باشیبد .
فرید      

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر